A Perfect Circle، داستانی از علی کریمی کلایه اکتبر 9, 2017 دیدگاه A Perfect Circle داستانی از علی کریمی کلایه از کتاب در دست انتشار “دو مرد، یک زن و یک قایق” ایستادن روی پل، {ادامه}
سوسکها، داستانی از زهرا آقامیری اکتبر 9, 2017 دیدگاه سوسکها داستانی از زهرا آقامیری پشتش را میکند به من و میخوابد. همانطور که لبهی تخت نشستهام لاک ناخن شکستهی شستم را پاک {ادامه}
آمادئوس، داستانی از علیرضا محولاتی اکتبر 2, 2017 1 قرار بود صبح ِ یک روز تابستانی به مدت 18 ساعت نباشد و کسی هم امکان تماس با او را نداشت. تلفنش قرار {ادامه}
کنار جاده ایستاده بود و داشت از سرما میلرزید، داستانی از فرید احمدنژاد آوریل 20, 2018 20 کنار جاده ایستاده بود و داشت از سرما میلرزید! داستانی از فرید احمدنژاد کنار جادّه ایستاده بود و داشت از سرما میلرزید، اما {ادامه}
افادهایها، داستانی از وودی آلن سپتامبر 28, 2017 دیدگاه افادهایها، داستانی از وودی آلن ترجمه: اسدالله امرایی کارآگاه خصوصی بودن هم مصیبتی است. آدم از صبح تا شب باید با هزار جور {ادامه}
بررسی بینامتنیت در رمان “گفتگو در تهران”، سپهر خلیلی اکتبر 27, 2018 3 بررسی بینامتنیت در رمان “گفتگو در تهران” سپهر خلیلی گفتگو در تهران نام رمانیست که به تازگی از سید مهدی موسوی به چاپ {ادامه}
جای دنج تمیز و پر نور، داستانی از ارنست همینگوی سپتامبر 25, 2017 دیدگاه “جای دنج تمیز و پر نور” داستانی از ارنست همینگوی ترجمه: بهناز عباسی دیروقت بود و همه کافه را ترک کرده بودند، جز {ادامه}
اتاق آخر راهرو، داستانی از شبنم کاظمی سپتامبر 25, 2017 دیدگاه امشب دیرتر از همیشه برگشتم پانسیون. خستهم. درو پشت سرم قفل میکنم و بوی غذای مونده میپیچه تو سرم. اولین چیزی که میبینم {ادامه}
شبنم اگر بود، داستانی از رضا قطب می 4, 2018 2 به عادت همیشگی تخم مرغ را زدم روی لبهی ماهیتابه و شکست. صدای جلز و ولز روغن بلند شده بود. انداختمش داخل ماهیتابه {ادامه}
قهوه، داستانی از ریچارد براتیگان سپتامبر 25, 2017 دیدگاه گاهى زندگى صرفاً به قهوه بند است و به همانقدر نزديکى که در يک فنجان قهوه مىگنجد. يک وقتى من يک چيزى درباره {ادامه}