کتاب «انسان خردمند: تاریخ مختصر بشر» نوشته‌ی «یووال نوح هراری» اولین بار در سال ۲۰۱۱ به زبان عبری منتشر شد، پس از آن در سال ۲۰۱۴ به انگلیسی برگردانده شد و در سال ۱۳۹۶ به فارسی نیز منتشر شد.این کتاب در عرض یک سال ۱۲ بار تجدید چاپ شده، و به دلیل اینکه کسانی مانند اوباما در سخنرانی‌هایشان، مخاطبین را به‌ خواندنش تشویق کرده‌اند، آن را در رده‌ی ادبیات تاریخی عامه‌پسند قرار می‌دهند.

در این یادداشت به نسخه‌ی منتشر شده‌ی این کتاب توسط انتشارات «فرهنگ نو» و با ترجمه‌ی «نیک گرگین» پرداخته شده است.

یووال نوح هراری دارای دکترای تاریخ از دانشگاه آکسفورد است، چهل و چهار سال دارد و عضو فرهنگستان علوم اسرائیل نیز هست. او که در دانشگاه اورشلیم تاریخ درس می‌دهد، دو بار در سال‌های ۲۰۰۹ و ۲۰۱۲، به‌خاطر اصالت نوشتار و خلاقیت موجود در آثارش، موفق به دریافت جایزه‌ی پولونسکی شده است. در سایت‌های داخلی ایران از هراری با عناوینی مثل نویسنده‌ی همجسنگرا، آتئیست، خداناباور و غیره یاد شده است و در متن نوشته‌هایشان، تلاش کرده‌اند این صفات او را به‌صورتی منفی، جلوه دهند. احتمالاً اسرائیلی بودن و درونمایه‌ی آتئیستی آثار هراری و مجموعه‌ای از عوامل مختلف مربوط به او، باعث شده کتاب‌های او از آبان ۹۸، در ایران به کلی ممنوع الچاپ اعلام شوند.

کتاب انسان خردمند همانطور که در عنوان تکمیلی‌اش هم بیان می‌کند، به بیان تاریخ مختصر بشر می‌پردازد. در ابتدای کتاب گاه‌شماری از تاریخ وجود دارد که تیتروار، از سیزده و نیم میلیاردسال پیش و پدیده‌ی بیگ‌بنگ شروع کرده و به‌ترتیب وقایع مهمی مثل شکل‌گیری کره‌ی زمین، موجودات زنده، تکامل و انقراض گونه‌های مختلفی مانند نئاندرتال‌ها را نام می‌برد و سپس به وقایع مهم امروز و پیش‌بینی‌های آینده می‌رسد. متن کتاب هم دقیقاً از الگوی این گاه‌شمار پیروی می‌کند. کتاب دارای چهاربخش اصلی تحت عنوان‌های «انقلاب شناختی»، «انقلاب کشاورزی»، «وحدت بشر» و سپس «انقلاب علمی» است که هرکدام نیز به چند فصل تقسیم شده‌اند و در خلال آن‌ها از این صحبت می‌شود که در گذشته حدود ۶ گونه انسان وجود داشته و ما آدم‌های امروزی که تحت عنوان انسان خردمند شناخته می‌شویم، تنها نوعی از انسان هستیم که توانسته‌ایم تا امروز دوام بیاوریم و بر گونه‌های مشابه خود، غالب شویم. 

کتاب از انقلاب شناختی و پدیده‌ی تکامل ژنتیکی مغز و شکل‌گیری انسان خردمند از میان سایر گونه‌ها شروع می‌کند، به انقلاب کشاورزی، گونه‌های شکارچی-خوراکجو، یکجانشینی و دامداری و اهلی کردن حیوانات و غذاهای مهم می‌پردازد، سپس درباره‌ی شکل‌گیری حکومت‌ها و امپراطوری‌ها صحبت می‌کند و از عواملی مثل دین، اختراع خط، اختراع پول، شکل‌گیری قوانین مختلف اجتماعی، غذاهای مهم، کشفیات مختلف و غیره نام می‌برد تا بتواند «نظم‌های خیالی» را که به منظم شدن زندگی بشر و نزدیک شدنش به شکل امروزی کمک کرده‌اند و تاریخ را شکل داده‌اند را بررسی کند در بخش های بعدی نیز کتاب به انقلاب علمی که از ۵۰۰ سال پیش شروع شده و از بررسی انرژی و پایستگی آن، به مهندسی امروزی رسیده و در کنار آن پدیده‌ای به نام «صنعت» نیز رشد کرده می‌پردازد، و با این پیش‌زمینه، به آنچه از آینده‌ی بشر در سایه‌ی علم و تکنولوژی پیش‌بینی می‌شود خواهد پرداخت.

در خلال بررسی‌های چندجانبه‌ای که نویسنده از لحاظ فرهنگی، مذهبی، زیستی، ژنتیکی، علمی و غیره از تاریخ انجام می‌دهد، حکومت‌ها و کشورهای مختلفی را نیز مورد بررسی خود قرار می‌دهد و از آن‌ها مثال می‌زند. او در سراسر کتاب برای خواننده پرسش مطرح می‌کند، پرسش‌هایی که می‌گویند چه عواملی باعث شده‌اند تاریخ در چنین مسیری قرار بگیرد و به سمتی برود که زندگی امروزی، شکلی که از آن می‌شناسیم را به‌خودش بگیرد. 

در خلال این بررسی‌ها و طرح پرسش‌ها و زیر سوال بردن‌ همه‌چیز، نویسنده قدرت طلبی انسان در طول تاریخ را نقد می‌کند و خیلی جاها بسیاری از ایدئولوژی‌ها، ایده‌ها، سیاست‌ها و انتخاب‌ها را به‌سخره می‌گیرد و با چشم‌های خودش آن را تماشا می‌کند، برای مثال هراری، «دین» را هرچیزی می‌داند که دنبال مشروعیت بخشیدن به ساختار اجتماعی است و با چنین تفکری، ایدئولوژی‌های سیاسی و مذهبی مختلف را زیر سوال می‌برد.

نثر هراری جوری که مترجم آن را به ما می‌شناساند، نثری ساده و روان و گیرا برای تمامی گروه‌های مخاطبین است و طنز و طعنه‌ی موجود در آن که در بسیاری از سطرهای کتاب یا تیترهای خلاقانه‌ی آن به چشم می‌خورد، از نکته‌های جذاب آن است. روایت هراری مدل قصه‌گونه‌ای دارد و آنقدر جاذبه دارد که خواننده را حتی در بخش‌هایی که مورد علاقه‌اش نیست هم همراه نگه دارد. هراری برای جزئی‌تر کردن بررسی چندجانبه‌اش از تاریخ، خیلی جاها فکت و رفرنس و دلیل علمی می‌آورد و در جاهایی نیز از اسطوره‌ها، افسانه‌ها و باورهای مشترک تمدن‌های گوناگون کمک می‌گیرد و همین مسئله باعث می‌شود خواننده در بسیاری از جاها حس کند نویسنده آنقدری که روی یک موضوع خاص متمرکز شده و آن را از همه لحاظ مستند بیان کرده، روی سایر موضوعات دقیق نشده و به‌نوعی توصیفی و کلی درباره‌ی مقوله‌ی خاصی حرف زده است، و چنین چیزهایی ممکن است خواننده‌ی حرفه‌ای را به شک بیندازند که آیا اصلاً مطالبی که هراری بیان می‌کند، صددرصد صحیح و معتبر و قابل استناد هستند؟ 

به‌هرحال این کتاب از لحاظ سیر بررسی‌ طولانی‌ای که انجام می دهد، در نوع خودش کمیاب و موفق است. وجه تمایز این کتاب با آثار مشابه، شاید در این باشد که نویسنده از همان ابتدا، مفهوم «ذات مقدس انسان» را پس می‌زند و از ناچیز بودن انسان در برابر گونه‌های مشابه دیگر صحبت می‌کند و بیشتر بر جنبه‌ی تخریبگر او می‌پردازد و دغدغه‌اش بررسی یک تحول تاریخی است. مسئله‌ی عدم قضاوت حاکم بر آن و عدم جانبداری از تفکر یا حکومتی خاص از نکات مثبت آن است. مثلاً وقتی درباره‌ی امپریالیسم صحبت می‌شود، جوانب مثبت و منفی آن و سود و ضررهایش به یک اندازه مورد بررسی قرار می‌گیرند و نویسنده با جبهه‌گیری خاصی درباره‌ی موضوعات حرف نمی‌زند. در کنار این عدم قضاوت، طنز تلخ و طعنه‌ی توی کلام نویسنده و طرح پرسش و دعوت به شکی که همواره دارد، از ویژگی‌های مثبت کتاب است، اما همان مسئله‌ی رفرنس آوردن و دقیق شدن روی یک موضوع بیش از سرفصل‌های دیگر و اینکه هراری در جاهایی انگار بی‌آنکه ادعا کند، نظر حسی و شخصی‌اش را به خواننده تزریق کرده و غر زدن‌ها و دغدغه‌های خودش را توی کتاب ریخته، باعث می‌شود آدم شک کند که آیا نویسنده واقعاً تمام مباحث را با پایبندی به واقعیت‌های تاریخی یا نظریات زیست‌شناسی و غیره نوشته، یا در بعضی جاها قلمش با تکیه بر حس و سلیقه‌ی شخصی، به حرکت درآمده است، و همین ها باعث می‌شود خواننده دنبال تحقیق و جستجویی فراتر از این کتاب برود و انسان خردمند را به‌عنوان یک کتاب مرجع و صحیح به‌لحاظ تاریخی و علمی، کاملاً معتبر نداند.

از لحاظ تنوع موضوعی و جنبه‌ی تصویری‌ای که کتاب دارد، با وجود جذاب بودنش برای خوانش، اما احتمال می‌رود گروه زیادی از مخاطبین ترجیح دهند موارد مورد بررسی در آن که به پدیده‌هایی مثل سیر تاریخ بشر و تحولات مختلف آن و گونه‌های مختلف انسانی و جانوری می‌پردازند را در یک مستند خوش‌ساخت تماشا کنند و کتابی با این حجم، از حوصله‌شان خارج باشد.

از انسان خردمند ترجمه‌ی دیگری نیز وجود دارد که «محسن مینوخرد» آن را انجام داده، نگارنده آن نسخه را مطالعه نکرده که بتواند مقایسه‌ای داشته باشد اما گمان می‌رود بدون مقایسه هم بشود گفت که نیک گرگین تلاش بسیاری برای حفظ لحن و روانی جملات کرده، همچنین اینکه از همکاری دو ویراستار نیز برخوردار بوده است. 

هراری همچنین یک کتاب دیگر دارد به نام «انسان خداگونه: تاریخ مختصر آینده» که دقیقاً از جایی شروع می‌شود که انسان خردمند به طرزی هولناک به پایان می‌رسد، جایی که نویسنده می‌پرسد آیا با پیشرفت علم، باید بیم آینده را داشت و آیا انسان خردمند، در برابر ابرانسانی که به دست خود می‌سازد، در خطر نابودی و انقراض قرار خواهد گرفت، یا خیر؟

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *