در سینماسایههای این هفته میخوانیم:
• «اینجا باید همانجا باشد»؛ درامی نسبتاً جادهای! از پائولو سورنتینو / محبوبه عموشاهی
• «دوران زیبا»؛ زیستن نوستالژی در زمان حال از نیکلاس بدوس/ عاطفه اسدی
• «زندگیهای گذشته» در سینمای شرق آسیا از سلین سانگ/ اعظم اسعدی
فیلم «اینجا باید همانجا باشد»/This must be the place به کارگردانی «پائولو سورنتینو» و محصول سال ۲۰۱۱ است که در فستیوال فیلم کن همان سال برندهی جايزهی هیئت داوران شده است.
فیلم روایت ستارهی قدیمی موسیقی راک به نام «شاین» و با بازی درخشان «شان پن» است که در ایرلند زندگی میکند و سالهاست که دیگر در زمینهی موسیقی اثری خلق نکرده است. شاین راهی سفری به آمریکا برای دیدار پدرش میشود که درحال مرگ است. درطول این سفر اتفاقاتی میافتد که داستان فیلم را رقم میزند.
فیلم روایتی قصهمحور ندارد و برپایهی شخصیت اصلی آن یعنی شاین استوار است. شان پنِ دوستداشتنی که نقش شاین را با تمام رفتارها و ویژگیهای خاصش مثل همیشه هنرمندانه و بهزیبایی ایفا میکند ما را به درون احساسات او میبرد.
فیلم شاید بتوان گفت ژانری جادهای دارد و شاین انگار سفری را به درون خود آغاز میکند و ما را با خودش به اعماق این سفر میبرد. شاین با آن لحن آرام حرف زدنش و قلب مهربان کاراکتری ویژه را به تصویر میکشد که درونی بسیار غمگین و افسرده از تکرارهای روزمره دارد. اما با سفری که درپیش میگیرد بهتدریج ما را با اتفاقاتی که در احساسات درونیاش رخ میدهند همراه میکند.
شخصیتپردازی دقیق و هنرمندانهی شاین با بازی خوب شون پن یکی از مهمترین نقاط قوت فیلم است که در تلفیق با موسیقی، فیلم را تبدیل به اثری دوستداشتنی کرده است. فیلم پر از قطعات موسیقی پاپ، راک و کلاسیک است که درخدمت شخصیتپردازی قوی فیلم قرار گرفته و ساختهی «دیوید برن» است. فیلم را دوست داشتم و دیدنش را پیشنهاد میکنم.
● محبوبه عموشاهی●
◾️◾️◾️◾️◾️◾️◾️◾️◾️◾️◾️◾️◾️◾️
فرض کنید یک کمپانی وجود دارد که دورههای تاریخی مختلف را با جزئیات دقیق، برایتان بازسازی میکند. میتوانید هر آدمی که میخواهید بشوید و با بزرگان هر دوره دیدار کنید. با همینگوی مشروب بخورید و پا بگذارید توی جلسات سرّی هیتلر. کدام دوران را انتخاب میکنید؟
ویکتور در فیلم دوران زیبا (۲۰۱۹) دههی هفتاد میلادی را انتخاب میکند. دسامبر ۱۹۷۴. روزی که در یک کافه با همسر فعلیاش آشنا شده. دورانی که کارتونیست موفقی بوده، جوان بوده و در اوج خود و حالا در عصر تکنولوژی و دود امروزی، او که حتی از موبایل داشتن هم فراری است، تنها پناهگاه ذهنیاش تخیل کردن دربارهی همان روزهاست.
دوران زیبا ساختهی نیکلاس بدوس، دربارهی فرصت دوباره و سفر کردن در زمان نیست. بلکه در دل زمان حال، گذشته را مو به مو بازسازی میکند تا شاید حس خوب روزهای آغازین عشقی از دست رفته، دوباره در دل مشتریها ایجاد بشود. تا شاید بدون بدگویی از دنیای مدرن، بشود نوستالژی را همزمان ستایش کرد. تا شاید عشاق قدیمی، بتوانند در چشم هم زل بزنند و با نگاهشان از یکدیگر بپرسند که ما و زمان دست در دست هم، چه بلایی سر دیوانگیهایمان آوردیم؟
● عاطفه اسدی ●
◾️◾️◾️◾️◾️◾️◾️◾️◾️◾️◾️◾️◾️◾️
دیدن سینمای شرق آسیا حداقل برای من اغلب کسل کننده است. آشنایی با شخصیتهایی که با سکوت سعی میکنند بر همهچیز غلبه کنند. من این سکوت را دوست داشتم و دیدن فیلم «زندگیهای گذشته» را پیشنهاد میکنم.
فیلمی است در ژانر درام به نویسندگی و کارگردانی سلین سانگ و محصول ۲۰۲۳ آمریکا و کرهی جنوبی.
یک زن و مرد کرهای که در یک بار نشستهاند و صحبت میکنند. در کنار آنها مرد دیگری نشسته است که اهل کره نیست. انگار صحبتهای آنها را متوجه نمیشود و فقط با لبخند سرش را تکان میدهد. بهنظر میآید غریبه است. فیلم به ۲۴ سال قبل بر میگردد. این شروع فیلمی است که دختر و پسر نوجوان کرهای عاشق هم هستند و دختر بخاطر اینکه روزی بتواند جایزهی نوبل ادبیات را بهدست آورد، به همراه خانوادهاش به آمریکا مهاجرت میکنند. وقتی عشق گذشتهاش را پیدا میکند، که خواستههایش هر روز بیشتر و بیشتر میشود.
ایدهی فیلم خیلی تکراری است. بارها فیلمهایی با پیدا کردن عشق گذشته دیدهایم. اغلب هم زندگی جدید را رها کرده و به عشق گذشته بر میگردند. به نظرم این فیلم با همهی فیلمها متفاوت است. در عین حال که فرد میتواند به خواستههای شخصیاش فکر کند، اما تابع اصول اجتماعی و گروهی جامعه نیز باشد.
جدا از فیلمنامهی خوب و قوی، بازی هنرمندان فیلم و نمادهایی که در فیلم استفاده شده بود، مثل موجهای دریا، مجسمهی آزادی را در ارتباط با مفهوم اصلی فیلم دوست داشتم.
● اعظم اسعدی ●