ستون «فرشته‌های کاغذی»، قرار است هر هفته، روزهای شنبه با معرفی کتاب میزبان شما باشد. ستون این هفته اختصاص دارد به معرفی آثاری از «بهرام بیضایی» و «دونالد بارتلمی»:

نمایشنامه‌ی «سلطان‌مار» نوشته‌ی «بهرام بیضایی» توسط انتشارات «روشنگران و مطالعات زنان» منتشر شده است. این اثر اولین بار در سال ۱۳۴۸ به کارگردانی خود بیضایی به نمایش درآمد.

نمایشنامه روایت شاه و وزیرش است و در همان اوایل ماجرا،‌ متوجه می‌شویم که همسر شاه زایمان می‌کند اما بچه‌شان به‌شکل مار متولد می‌شود.

نمایشنامه در ژانر مجلس تقلید قرار می‌گیرد و نوعی نمایش تخت‌حوضی محسوب می‌شود؛ به‌طوری که در بخش‌های متعددی از نمایشنامه تأکید زیادی بر روی موسیقی شاد شده است. بهرام بیضایی از این فضای طنز در نمایشنامه به‌خوبی کارکرد می‌گیرد و در قالب آن مسائل مختلف اجتماعی و سیاسی را به تصویر می‌کشد و آنها را مورد نقد قرار می‌دهد. همچنین نمایشنامه مانند بسیاری از آثاری که در این ژانر هستند، اقتباسی از روایتی عامیانه و قدیمی به نام «میرخفته خمار» است و فضایی سوررئال دارد.

روایت در زمان‌های بسیار دور و قدیمی اتفاق می‌افتد اما به کار بردن کلماتی امروزی در نمایشنامه در میان این فضای کهن، شاید باز هم تأکید بر فضای طنز آن دارد. اما طنزی که تلخ و سیاه است و پر از غم. نمایشنامه پر از شخصیت‌های مختلف است که در دنیایی بین واقعیت و خیال قرار گرفته‌اند. دیالوگ‌های بین شخصیت‌های مختلف نمایشنامه درعین سادگی و عامیانه بودن دارای لایه‌های فلسفی عمیقی است.

بهرام بیضایی در نمایشنامه‌ی سلطان‌مار با خلق فضایی تخیلی، به آشنایی‌زدایی از ماهیت مار می‌پردازد. روایت درعین‌حال که به عشق و مفهوم حقیقی آن می‌پردازد، مسائل مختلفی مانند واکنش‌های انسان‌ها به اتفاقات مختلف، روابط بین آنها، استبداد و بسیاری مسائل اجتماعی و سیاسی را نیز مطرح می‌کند و آنها را به هجو می‌کشد.

●محبوبه عموشاهی●

◾️◾️◾️◾️◾️◾️◾️◾️◾️◾️◾️◾️◾️◾️◾️◾️◾️◾️◾️◾️◾️

 

«سفیدبرفی» عنوان رمانی از «دونالد بارتلمی»، نویسنده‌ی آمریکایی است که او را یکی از نویسندگان پست‌مدرنیست معاصر می‌دانند. بارتلمی که به‌خاطر آثاری مانند «زندگی شهری»، «پدر مرده» و یا داستان کوتاه «بعضی از ما دوستمان کلبی را تهدید می‌کردیم» خیلی شناخته می‌شود، در «سفیدبرفی» با بهره‌گیری از چارچوب داستان اصلی «سفیدبرفی و هفت کوتوله»‌ی «برادران گریم»، روایتی پار‌ودی‌گونه را رقم زده و به‌نوعی، با بازنویسی یک داستان کلاسیک، خوانشی پسامدرن را به سبک خودش از آن انجام داده است. سفیدبرفی را «نیما ملک‌محمدی» ترجمه کرده، و نشر مروارید آن را منتشر کرده است.

سفیدبرفی داستان بارتلمی، دختری است تحصیل‌کرده که به دلخواه خودش دارد با هفت مرد زندگی می‌کند و با همه‌ی آن‌ها هم رابطه دارد. اما به‌تازگی چیزی در سرش افتاده که او را نسبت به این شیوه‌ی زندگی کمی دلسرد کرده. او چشم‌به‌راه شاهزاده‌ای است که از راه برسد و زندگی‌اش را کامل کند و به آن معنا بدهد.

اما داستان شبیه این خلاصه‌ی مرتبی که من نوشته‌ام، تعریف نمی‌شود. درواقع سفیدبرفی بارتلمی آن خط روایی منظم و آشنای داستان‌های کلاسیک را ندارد و می‌توان گفت به‌شیوه‌ای کلاژگونه، مرتب(شاید هم نامرتب!) شده است و گاهی صفحه‌های مختلف نسبت به هم بی‌ربط به‌نظر می‌آیند و هیچ‌کدام، لزوماً ادامه‌ی منطقی یکدیگر نیستند. در اوج بی‌نظمی روایت قصه و شاید پرت بودن مسائلی که به آن‌ها پرداخته می‌شود، نوعی نظم درونی شکل می‌گیرد که خواننده را مشتاق ادامه دادن سفیدبرفی می‌کند. البته به‌نظر من نویسنده زیاد روی پررنگ کردن این نظم درونی، تاکیدی نداشته و باوجودی‌که نمی‌توان گفت داستان فاقد آن است، اما نمی‌توان هم گفت زیاد پایبند به خلق آن بوده است. این مسئله بیشتر از آنکه نقطه‌ضعف سفیدبرفی باشد، نقطه‌قوت و درواقع ویژگی این کتاب است. درواقع نویسنده با بهره‌گیری از یک شیوه‌ی ضدروایی، روایتش را پیش می‌برد.

در خلال این روایت عجیب و دیوانه‌وار، ضمن ارجاعات فراوان به متون مختلف ادبیات کلاسیک که دیگر از بینامتنیت هم فراتر می‌روند، بارتلمی به داستانش لایه‌هایی سیاسی، اجتماعی و انسانی می‌بخشد و تصویری از انسان سرگشته‌ی پست‌مدرن ارائه می‌دهد که دقیقاً با مدل تکه‌تکه و نامرتب بودن داستان از لحاظ فرم نیز هم‌راستا است و همخوانی دارد.

حتی اگر خواننده‌ای که اصلاً با متون پست‌مدرن آشنایی ندارد و دلش رمانی کلاسیک با سروته مشخص می‌خواهد با سفیدبرفی برخورد کند، باز هم نمی‌تواند خلاقیت‌های بارتلمی در زمینه‌ی فرم اثر را نادیده بگیرد؛ ساده‌ترینش جایی است که او از متافیکشن بهره می‌گیرد و به‌عنوان مولف به متن ورود کرده و با خواننده به پرسش‌و‌پاسخ می‌پردازد‌.

از خواندن سفیدبرفی و توجه به دیوانگی‌های بارتلمی لذت بردم و پیشنهادش می‌کنم.

●عاطفه اسدی●

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *