در سینماسایه‌های این هفته با دو معرفی از فیلم‌های سال ۲۰۲۴، در کنار شما خواهیم بود:

● سمیه شیخی آخرین اثر پدرو آلمادوار با عنوان «اتاق مجاور» را معرفی کرده است؛
و
● محمد مهدی‌زاده یادداشتی مفصل در مورد فیلم «دانه‌ی انجیر معابد» به کارگردانی محمد رسول‌اف نوشته است.

پیش‌تر در همین ستون، از سینمای آلمادوار فیلم «رنج و افتخار» معرفی شده است. همچنین فیلم‌های «لرد»، «گاگومان» و «شیطان وجود ندارد» از محمد رسول‌اف، در وب‌سایت سایه‌ها در دسترس است.

فیلم «اتاق مجاور» (به انگلیسی: The Room Next Door) اثری درام و احساسی به کارگردانی «پدرو آلمودوار» است که در سال ۲۰۲۴ ساخته شده است. این فیلم نخستین اثر بلند انگلیسی‌زبان این کارگردان محسوب می‌شود. تیلدا سوئینتن و جولین مور نقش‌های اصلی را ایفا می‌کنند و جان تورتورو و آلساندرو نیوولا نیز در نقش‌های مکمل حضور دارند.

داستان فیلم درباره دو دوست قدیمی به نام‌های اینگرید و مارتا است که پس از سال‌ها جدایی، بار دیگر یکدیگر را ملاقات می‌کنند. یکی از آن‌ها به بیماری‌ای لاعلاج مبتلاست و تصمیم گرفته به زندگی خود پایان دهد. این موضوع رابطه آن‌ها را وارد مرحله‌ای جدید کرده و باعث می‌شود چالش‌های احساسی و اخلاقی متعددی را تجربه کنند. فیلم به‌خوبی نشان می‌دهد که انسان‌ها هنگام مواجهه با تصمیمات دشوار زندگی، چه کشمکش‌های درونی و تضادهای اخلاقی را تجربه می‌کنند.


از نقاط قوت این اثر می‌توان به کارگردانی هنرمندانه آلمودوار اشاره کرد که موفق شده فضایی عمیق و احساسی خلق کند. همچنین، بازی‌های قدرتمند سوئینتن و مور به باورپذیری هرچه بیشتر داستان کمک کرده و احساسات بیننده را درگیر می‌کند. علاوه بر این، فیلم‌برداری و موسیقی نیز از نقاط برجسته فیلم به شمار می‌روند و نقش مؤثری در تقویت فضای درام آن دارند.

بااین‌حال، ریتم فیلم در برخی بخش‌ها کند بوده و برخی صحنه‌ها بیش از حد طولانی به نظر می‌رسند، اما این مسئله در حدی نیست که باعث خستگی بیننده شود. فیلم به موضوع مهمی می‌پردازد و مخاطب را با این پرسش اساسی روبه‌رو می‌کند که تا چه اندازه به آزادی انتخاب افراد در تصمیمات شخصی احترام می‌گذاریم؟ و اگر این انتخاب‌ها برای ما رنج و اندوه به همراه داشته باشد، چقدر حاضریم با آن‌ها همراهی کنیم؟


«اتاق مجاور» نخستین بار در جشنواره فیلم ونیز ۲۰۲۴ به نمایش درآمد و موفق به کسب جایزه شیر طلایی شد. پس از آن، فیلم در اسپانیا اکران شد و مورد تحسین گسترده منتقدان قرار گرفت.

● سمیه شیخی ●

◾️◾️◾️◾️◾️◾️◾️◾️◾️◾️◾️◾️◾️◾️

فیلم «دانه‌ی انجیر معابد» (به انگلیسی: The Seed of the Sacred Fig) به کارگردانی محمد رسول‌اف و محصول سال ۲۰۲۴ است.
سهیلا گلستانی، میثاق زارع، مهسا رستمی، ستاره ملکی، رضا اخلاقی‌راد، نیوشا اخشی، شیوا اردویی، امینه مزروعی آرانی و… از بازیگران این فیلم جنایی – درام هستند.

ایمان، یک بازپرس جوان و باایمان است که‌ در جریان اعتراضات سال ۱۴۰۱ و جنبش «زن، زندگی، آزادی»، رویای رسیدن به جایگاه قضاوت و قاضی شدن را به هر قیمتی دنبال می‌کند. برخلاف همسرش نجمه، فرزندان او ثنا و رضوان، از فعالیت‌های مخوف پدرشان رضایت ندارند تا این که یک اتفاق باعث می‌شود همه‌چیز دست‌خوش تغییر شود.


این فیلم به عنوان ورودی آلمان برای بهترین فیلم بلند بین‌المللی در نود و هفتمین جوایز اسکار انتخاب شد و برنده‌ی جایزه‌ی ویژه‌ی هیئت داوران جشنواره‌ی کن ‌شد.
پس از اعلام انتخاب جشنواره کن، بازیگران و عوامل فیلم توسط جمهوری اسلامی بازجویی و ممنوع الخروج شدند و تحت فشار قرار گرفتند تا رسول‌اف را متقاعد کنند که فیلم را از جشنواره خارج کند. اما رسول‌اف، بعد از محکومیت تحمیلی که شامل ۸ سال زندان، شلاق، جریمه‌ی نقدی و مصادره‌ی تمام اموالش بود، با برخی از اعضای تیم ساخت فیلم، موفق به خروج غیرقانونی از ایران به آلمان شد تا در فرش قرمز جشنواره‌ی کن شرکت کند!

عنوان فیلم یا همان «انجیر معابد» یکی از بلندترین درختان جنگل‌های بارانی است و چرخه‌ی زندگی غیرمعمولی‌ای دارد. دانه‌های آن در درون فضله‌ی پرندگان بر روی درختان دیگر سقوط می‌کند. این دانه‌ها جوانه‌هایی می‌آورند که ریشه‌هایشان را به سمت زمین می‌فرستند. شاخه‌های گیاه، تنه‌ی درخت میزبان را دربرگرفته و به تدریج آن را خفه می‌کنند!

دانه‌ی انجیر معابد؛
هشدار!
این فقط برش کوچکی از واقعیت هولناکی است که در مورد تاریخ مصور، معاصر و خون‌آلود ایران و مردمان رنج‌‌دیده‌اش خواهید دید!
روایتی مستند از اتفاقاتی که شاید در عرصه‌ی بین‌الملل و به دلیل سانسور و فشار حاکمیت، کمتر فیلمی به آن اشاره کرده باشد!

اما زاویه‌ی دیدی که در این فیلم وجود دارد، در نوع خود ترو‌تازه به نظر می‌رسد. روایت زندگی یک خانواده که به واسطه‌ی شغل پدر، وابستگی مطلقی به حاکمیت دارد و سیستم او را با تاکتیکی هوشمندانه به بخشی از خود تبدیل می‌کند. در حدی که او نابودی یا موفقیت خودش را در گرو نابودی یا موفقیت بالا‌دستی‌هایش می‌بیند و هرگونه اخلال در امور سیستم را اخلال و تجاوز به حریم و موجودیت خودش می‌داند.

شاید اگر رسول‌اف زاویه‌ی دید فیلم را از عامه‌ی مردم، خصوصاً آن‌هایی که آسیب‌های جبران‌ناپذیری دیده‌اند انتخاب می‌کرد، بازخوردی به مراتب بیشتر دریافت می‌کرد (چیزی شبیه به فیلم عنکبوت مقدس از علی عباسی) و بُعد احساسی ماجرا می‌توانست بسیاری را تحت‌تاثیر قرار دهد. اما مشخص است که او دنبال مظلوم‌نمایی و جلب توجه نیست. رسول‌اف، اتفاقات را از نگاه یک حامی سرسخت حکومت نشان می‌دهد تا ابعاد و لایه‌های روانشناختی بیشتری را به ریسمان فیلم گره بزند!
تمام تلاشش را می‌کند تا یک تصویر کلی از رویکرد حکومت دینی، دیکتاتوری حاکم بر ایران و سرکوب خشونت‌آمیز مخالفان را در عرصه‌ی بین‌الملل در معرض نمایش قرار دهد.


دانه‌‌ی انجیر معابد، با رویکرد انتقادی‌ای که دارد، به جِد، مقابل سانسور ایستادگی می‌کند و یک «نه»‌ی بلند و رسا به سیستمی که او را محدود کرده است می‌گوید. یک «نه» به قیمت زندان، شکنجه، دوری از هنر، عزیزان و…، که در یکی از وجوه اصلی‌ آن به چگونگی سانسور زن ایرانی توسط حاکمیت و گاهاً به واسطه‌ی ساختار سنتی می‌پردازد. به این که چطور زنانگی و تنانگی سال‌ها زیر ضربه‌های نفس‌گیر چکش حاکمیت دوام آورده‌ است و حالا در مقابل او خیال «میخ نبودن» را در سر می‌پروراند!

هرچند به نظر می‌رسد در این زمینه و برای پرداخت تمام و کمال به بحث زنانگی و تنانگی پنهانی، هنوز سینمای مهجور ایران جای پیشرفت زیادی دارد. مثلا این که در این فیلم، مرد و زن با هم سکس نمی‌کنند، مخاطب اجازه دارد بدن نیمه‌عریان مرد را ببیند ولی بدن زن را نه و چند مورد دیگر می‌توانند از موارد قابل بحث باشند، به شرطی که در یک شرایط نرمال، آن‌ها را بسنجیم، نه‌ در شرایطی که چند بازیگر فیلم هنوز در ایران و تحت‌فشار هستند و علاوه بر آن شاید هنوز شکسته شدن قبح «سکس» در جامعه ایرانی، کاری باشد که بدون شک کم‌سرو‌صدا نخواهد بود. در واقع رسول‌اف در این فیلم بیشتر به بُعد سیاسی ماجرا می‌پردازد تا ابعاد اجتماعی و فرهنگی آن. هرچند نهیب‌هایی که‌ در لایه‌های زیرین آن به انفعال بخش تاثیرگذاری از جامعه می‌زند هم محسوس است. الا‌ای‌حال، همین که مرد به زنش می‌گوید «بیا اینجا» و صحنه کات می‌خورَد، برای جامعه‌ای که کل عمرش زن ایرانی را در خانه، در خیابان، زیر دوش، روی هوا، زیر زمین و… با حجاب کامل دیده است جای شکری حداقلی باقی می‌گذارد!

اصلاً نمی‌شود از نگاهی که فیلم به شکاف بین نسل‌ها در جامعه امروز ایران دارد چشم‌پوشی کرد. مشخصاً با افزایش سطح آگاهی، فراگیر شدن فضای مجازی و اطلاعات، نوع تربیت و ذات جامعه مثلاً در دهه‌ی شصت و یا پنجاه تفاوت ناگهانی بسیار زیادی با شیوه تربیتی‌ای که جامعه‌ی امروز پذیرفته است دارد. به عقیده‌ی من این اختلاف سطح تاریخی و شکافی که بین زیست فرزند و درصد بالایی از والدین شکل گرفته، موردی است که بررسی دقیق متخصصان در زمینه‌های شناختیِ روان و جامعه‌ را می‌طلبد.

دانه‌ی انجیر معابد، در بحث شخصیت‌پردازی به عقیده‌ی من عملکرد بسیار خوبی دارد. خصوصاً در مورد شخصیت ایمان و تقدسی که برای تفکرش قائل است. برایم قابل توجه بود که چطور ممکن است کسی که تا این اندازه غرق در رذالت است، لحظه‌ای بین ترفیع و تضییع حق یک متهم بی‌گناه، تردید به دلش راه می‌دهد!
در بحث بازیگری هم فکر می‌کنم با توجه به محدودیت‌هایی که در انتخاب بازیگر برای این فیلم وجود داشته است، بهترین گزینه‌های ممکن به کار گرفته‌ شده‌ و تا حد زیادی حق مطلب را ادا کرده‌اند.

دو نکته‌ای که از بُعد بصری آخرین ساخته رسول‌اف به چشم می‌آمد نوع فیلم‌برداری و استفاده از تصاویر واقعی در راستای پیشبرد داستانی بود.
در مورد نکته‌ی اول، می‌توان گفت دوربین با حرکات آهسته‌اش انگار آرام‌آرام وارد بُعد درونی هر یک از شخصیت‌ها می‌شود. با آن‌ها نگران می‌شود و با عصبانیتشان تغییر شکل پیدا می‌کند. از طرفی این مورد که این فیلم مخفیانه و در خود ایران! فیلمبرداری شده است ارزش‌های آن را دوچندان می‌کند.
در مورد نکته‌ی دوم، قبول دارم که استفاده از تصاویر واقعی و دلخراش اعتراضات ۱۴۰۱ فضای فوق‌العاده‌ای را از نظر احساسی برای مخاطب می‌سازد ولی در برداشتی شخصی، از دیدگاه من یک غیرایرانی آنچنان که باید تحت‌تاثیر واقعی بودن ماجرا قرار نمی‌گیرد. مضاف بر این که داخل فیلم هم اگر اشتباه نکنم «واقعی بودن تصاویر» عنوان نشده بود.‌ شاید اگر ژانر دانه‌ی انجیر معابد مشخصا «فیلم مستند» بود، این مورد به شیوه دیگری مورد بررسی و حتی تجلیل قرار می‌گرفت، نمی‌دانم.

شاید کمی سختگیرانه به نظر برسد اما از چیزی که فیلم نشان می‌دهد، به نظر می‌رسید صرفاً تمام جنبه‌های اعتراضات مردم را به بحث «حجاب» تقلیل می‌دهد. آن‌ هم برای جامعه‌ی جهانی‌ای که هنوز هم فکر می‌کند مشکل مردم ایران «فقط» حجاب است!

جدای از این مورد، اگر دانه‌ی انجیر معابد را به دو‌ نیم تقسیم کنیم، نیمه‌ی دومش با وجود این که در ظاهر سرعت خوبی دارد، در بحث داستانی به کندی هرچه تمام‌تر پیش می‌رود. حقیقتاً من به عنوان مخاطب احساس می‌کردم با وجود این که دارم با تمام سرعت می‌دوم، ذره‌ای به جلو نمی‌روم و تمام تلاشم بی‌فایده است. نیمه‌ی دوم فیلم به معنای واقعی برای منی که انتظارم با تماشای نیمه‌ی اولِ بسیار خوب فیلم بالا رفته بود، خسته‌کننده به نظر می‌رسید. به تبع آن، پایان‌بندی فیلم هم با سلیقه‌ی من هم‌خوانی نداشت و لایه‌ی ظریفی از شعارزدگی در آن به چشم می‌آمد که شاید به خاطر اسپویل نشدن نتوان به خوبی در مورد آن نوشت.

با همه‌ی این‌ها، می‌دانم که محمد رسول‌اف از کارگردانان شریفی است که سال‌هاست علیه سانسور مبارزه کرده و هزینه‌اش را هم از جیب خودش پرداخته است‌.
می‌دانم که این کارگردان، تلاشی برای گرفتن تایید از اکثریتی که حالا کم‌و‌بیش با او هم‌عقیده‌اند، ندارد. اما نظریه‌‌ی نامحبوب این است که می‌توان گفت اگر قضاوت در روایت فیلم، کمی کمتر می‌بود صرفا‌ً به عنوان یک فیلم که قابلیت بیش از یک بار دیده شدن را دارد، بیشتر دوستش می‌داشتم.

دانه‌ی انجیر معابد را به عنوان یک دستاورد مهم، در این بازه‌ی زمانی برای مردم و سینمای ایران و همچنین به عنوان یک ادای دین تمام عیار از طرف کارگردان به هموطنانش دوست داشتم. نه کمتر و نه بیشتر. از تماشای تمام صحنه‌هایی که دیدنش سال‌ها برای مردم ایران ممنوع بوده است دلم خنک شد و با مرور واقعیت سانسورشده‌ای که خودمان آن را زندگی کرده‌ایم، دلم سوخت…

این فیلم می‌تواند با توجه به اقبالی که مردم در داخل و خارج از ایران نسبت به آن نشان می‌دهند، زمینه‌ساز ساخته شدن فیلم‌های بیشتری حول محور «زن»، «زندگی» و به طور کلی «آزادی» در کشورهایی که حاکمیت دینی و دیکتاتوری دارند باشد. شاید به عنوان یک فیلم، دانه‌ی انجیر معابد را فیلم فوق‌العاده‌ای ندانم ولی از نظر احساسی دروغ است اگر بگویم با دیدنش اشک‌هایم سرازیر نشد و تحت تاثیر قرار نگرفتم!
مسلماً فیلم ارزش حداقل یک بار دیدن را دارد و با توجه به عنوان جالبی که دارد، امید است در آینده‌ای نه‌چندان دور، شاخه‌های این گیاه، درختِ خشکیده‌ی همچنان ایستاده‌ی‌ مذکور را در بر بگیرد و به تدریج آن را «خفه» کند…!

● محمد مهدی‌زاده ●

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *