نگاه کن
چه نیمهجان
به ارتفاع مرگ میروند
طناب، مست و
تلوتلوخوران
به شاخههای دار و
درخت میرود
نگاه کن
چه خندههایِ نارسی به ارتفاع مرگ میروند
شکوفهها به برف
نشستهاند
نگاه کن
چه بوسههای خشکی از نفس به خون نشسته است
چه آفتابهای بیطلوع و
نگاههای روشنی در عمق این غروب ماندهست
نگاه کن
چه خندههای بیامانی از سکوت گریه شد
نگاه کن
امیدهای ما به گِل نشسته است
محمد مرادپور