یه جوری منو سمت چشمات ببر
که یه نشئه از رو زمین کم بشه
به هم ریختنو خوب می‌دونی رفیق
شاید با تو این مرده آدم بشه

بذار اون بهشتی که حوّا نداش(ت)
توو موزیک رپ با تو تعبیر شه
تو روشن بپوشی، یه آهنگ توپ
نگام، با نگاهِ تو درگیر شه

توو چشمات کلاغای بی‌حوصله
توو یه کافه پاییزو پس می‌زنن
رو سیمای گیتار، کنج اتاق
واسه خوندنت هی نفس می‌زنن

توو این چاردیواری سوت و کور
دو چشمات غزل‌مرگ تابوتمه
نمی‌فهمی از حسّ من توو خودم
همون بغض، انبار باروتمه

یه تبعیدی قرص، توو وسوسه
محال روانی توی فلسفه
یه کوکای حل توی مشروب و آآآی!
واسه نعره توو وان یه عمره، خفه…

یه چیزی بگو تا منو خر کنه!
برقصونه توو نور آباژورت
روانی‌تر از ما دو تا هم مگه
تو دیدی؟ توو چشمای فورس‌ماژورت!

یه ساک نبسته رو ریل قطار
منو داره با خونه بد می‌کنه
هوا سرده، برداشتی چترتو؟
صدات بدجوری جزر و مد می‌کنه

نشستم که بالا بیارم برات
همین عشق‌های مقوّایی رو
جهنّم‌ترین روزهامون که رفت
همین چشم‌درشتای حوّایی رو

منو با خودت سمت چشمات نبر
می‌خوام از خودم بی تو تنها بشم
یه «بیگانه»، یه «مسخ» بی‌زندگی‌
توو ابزورد کامو یا کافکا بشم

اعظم براتی

2 نظرات در حال حاضر

  1. ?????????? بسیار زیبا و قوی . با این ترانه میشه عاشق شد . منتظر کارهایی به این قوت ازتون هستم خانم براتی نازنین.

  2. ?????????? بسیار زیبا و قوی . با این ترانه میشه عاشق شد .

پاسخ دادن به فهیم لغو پاسخ

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *