من فقط یه آدم معمولیام
که از این دنیا دیگه خسته شدم
هر چی بود خوب و بَدو زدم کنار
یه چهاردیواری ساختم تو خودم
یه چهاردیواری ساختم که درش
بیدلیل به هیچ کجا وا نمیشه
مث رؤیایی که جز خواب خودم
توی خواب هیچ کسی جا نمیشه
سقف بیس سانتیشو سوراخ میکنم
تا توشو همیشه بارون بزنه
تا که وقتی دلم از غصّه پُره
هیچ کسی نفهمه اشکای منه
تا یه صحرا که گذشت تنگ شه دلم
یه ساعتشنی رو طاقچهش میذارم
واسه تنها موندن تنهاییام
واسه گیتاری که اصلاً ندارم!
بیخیال هر چی غصّه و غمه
بیخیال هر کی پرسیده کیام
توی دنیایی که قدّ خودمه
من فقط یه آدم معمولیام
حمیده محمدرضاپور