ضرب اول بخواب در بغلم
باز کن خط موی حامل را
پر بکن با نت سیاهترت
سرنوشت شب مقابل را
تم بزن تا کبودی بدنم
با سرانگشتهات باز شود
پوستم… پوست کشیدهی شب
وسط دستهات ساز شود
ضرب دوم بگیر دستم را
چنگ در چنگ بیقرار شویم
گریه کن روی شانهام شاید
لرزش سیمهای تار شویم
گریه کن تا که ترس و دلتنگیم
وسط گریههات حل بشود
شاید این شعر بیت،بیت به بیت
توی موسیقیات بغل بشود
ضرب بعدی به من اشاره بکن
تا که غوغا کنم جهانت را
ضد ضرب تو باشم و بوسه
پر کند خط به خط دهانت را
ضرب در ضرب با دو چنگ بزن
پاره کن مرز شعر گفتن را
غرق شو در کبودی لبهام
غرق کن توی سینه ات من را
پر بکن جام های خالی را
مستی شور مستتر بشود
روی خط جنون بزن این عشق
زخمی از اینکه هستتر بشود
با ملاحت بگیر دستم را
وقت تکرار بوسه در میزان
شاید این ابتدای ویرانیست
لذت درد… لذت پایان
ضربه در ضربهتر بزن شلاق
ریز بر روی شانههام بریز
روی نتهای مرگ رامم کن
عشق/بازی ماست با همه چیز
ضرب آخر بگو که لبهایت
به جهنم… به من سقوط کند
وسط بیقراری این عشق
عقل باید فقط سکوت کند
الهام میزبان