توی دنیای گنگ گیجایی
خودتم از بقیه گیج‌تری
اگه سهم همه هویج شده!
تو یکی از همه هویج‌تری!!

مثلا اینکه افتخار کنی
که رفیقت هنوز جاکشته
یا سر ماه، ذوق مرگ بشی
که چل و پنج و پونصد ارزشته!

پست باشی و مثل آدمکا
پشت یه شهر هرزه صف بکشی
یا بشینی همیشه با زیدت
قبل هر سکس، هی علف بکشی

خواب عشقو ببینی، اما بعد
روی هر گاو ماده راست کنی!
بعضی وقتا مرید دل باشی
گاهی‌ام هرچی اون نخواست، کنی!

گاهی پات از گلیم رد بشه و
گاهی اندازه‌ی خودت باشی
گاهی آقای گل بشی، گاهی
گل توو دروازه‌ی خودت باشی

خاطراتو همش مرور کنی
پرسه شی توی خواب تا سر مرز
خسته شی از تمام فلسفه‌ها
گم بشی توو یه شهر، اونور مرز

توی این گیجی عجیب و غریب
باید از زندگی فرار کنی
شایدم نه، هنوز راهی هست
بشه پاییزتو، بهار کنی

معین نیک‌افعال

1 نظر در حال حاضر

  1. سلام
    خیلی خوب این شعر
    دم آقای نیک افعال گرم
    ❤️

پاسخ دادن به مِرداد لغو پاسخ

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *