روزا چقدر سرده و
شبا چه کشداره رفیق
همدم روز و شب من
پاکت سیگاره رفیق
می‌شینم و دود می‌شم
یه‌جوری نابود می‌شم
زل می‌زنم به خونه که
رو سرم آواره رفیق

با حال بد، با دل خون
سر می‌کنم با این جنون
نعشای آرزوهامون
رو هم تلنباره رفیق

چرا همه خسته شدن
خستگی‌شون در نمی‌ره؟
چرا دوازده‌ ماهِ سال
شهر، عزاداره رفیق؟

گفتی که «وا می‌شن درا
پر می‌زنن کبوترا
دیگه تمومه ماجرا!»
اینجا که دیواره رفیق!

گفتی «نقاط مثبت و
نقاط قوّتو ببین»؟
کجای کاری؟ جای ما
نقطه‌ی پرگاره رفیق

اینا امید واهیه
تا آخرش سیاهیه
از دو هزار ناحیه
پاره شدم، پاااره رفیق!

کسی که تا زیر گلو
رفته توو مرداب، فرو
باید تقلّا نکنه
دست نگهداره رفیق

هی کاش و کاش کردنت
سختْ تلاش کردنت
درست مثل صفرایِ
اون‌ورِ اعشاره رفیق

فکر نکن این تَهشه
ته نداره سختی ما
سریال بدبختی ما
ادامه هم داره رفیق

دنیا یه حقّ آب و گل
دو روز شاد متّصل
یه خنده‌ی از ته دل
به ما بدهکاره رفیق

پویا کولیوندزاده

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *