کتاب نخست هر شاعر، نخستین بازی رسمی یک فوتبالیست کم‌تجربه را می‌مانَد در لیگ دسته‌‌سه کشورش؛ و نقدی که بر آن نوشته می‌شود می‌بایست نقدی باشد به فراخور همان جایگاه و موقعیت. نقدی که از سویی بر ارزش‌ها، برجستگی‌ها و زیبایی‌های بالقوه و بالفعل اثر ذره‌بین می‌گذارد و قوت‌های آن را به صاحب اثر باز می‌شناسانَد، و از سویی بر ضعف‌ها، کاستی‌ها و خام‌دستی‌های اثر نظر می‌اندازد و آن‌ها را پیش روی شاعر بر میز نقد می‌چیند تا صاحب اثر از سویه‌ی مثبت نقد، انگیزه و انرژی لازم را دریافت کند و نیک بفهمد که کدام خصوصیات اثر خویش را باید تقویت نماید، و از سویه‌ی منفی، پی به برخی خامی‌ها و ناشی‌گری‌های خود ببرد و تلاش خویش را بر عدم تکرار آنها معطوف و مضاعف نماید. بدیهی‌ست که هیچ عقل سلیم و وجدان بیداری نخستین بازی جوانی بی‌نام‌ونشان در دسته‌سوم کشور خود را با بازی رونالدو در برابر یوونتوس مقایسه نخواهد کرد.

حسین نمازی نخجوانی تنها بیست سال دارد و دفتر «فریاد زیر آوار» نخستین حضور رسمی اوست در سطح عمومی دنیای ادبیات. عرق ریختن و قلم زدن در بیست‌سالگی، امری است تجربه‌شده توسط هم شخص نگارنده و هم بسیاری از شما عزیزانی که این نوشته را می‌خوانید. همگی نیک می‌دانیم که بیست‌سالگی مقطعی است که انسان علاقه‌مند، بین چندین مسیر سرگردان است؛ چندین مسیر که ممکن است یکی از یکی جذاب‌تر و فریبنده‌تر به نظر آیند. کم محتمل نیست که مسیری را چند گام، چند متر و یا چند کیلومتر با شور و شعف بدود و هنوز اوایل راه را طی نکرده، دوان‌دوان به نقطه‌ی صفر بازگردد تا مسیری دیگر برگزیند و بکوشد تا آن‌جا که ممکن است از همسفران خود در آن مسیر دوم عقب نماند. بر چنین انسانی نه‌فقط سرزنشی نیست، بلکه همت و شور و تلاشش در امر روندگی، و مقاومت و پایداری‌اش در تقابل با امر ایستایی را باید صادقانه ستود؛ چراکه همین ایستا نبودن، اگرنه همه‌چیز، حداقل آغاز همه‌چیز است.

نخجوانی با همین عمر کمی که تا به امروز از دنیا ستانده، مسیر بی‌صاحب، دشوار و ناهموار موسیقی را تا ایستگاه قابل‌توجهی پیموده و سپس به نقطه‌ی صفر خویشتن بازگشته تا در مسیر ادبیات نیز بخت خویش را بیازماید و هوای آمیخته به عطر واژه را استشمام کند. ممکن و بلکه طبیعی و ناگزیر است که هنوز سرعت و دقت ِ گام برداشتن در این مسیر ِ تازه، دستش نیامده باشد، اما از ژست ابتدای دویدنش پیداست که خود را بالاخره به جایی در این جاده که آبی و سایبانی داشته باشد خواهد رساند.

نخجوانی – مجدداً و مؤکداً می‌گویم – با همین عمر کمی که تا به امروز از دنیا ستانده، به‌جز دفتر شعر «فریاد زیر آوار»، یک دفتر شعر دیگر و یک رمان نیمه‌کاره در دست دارد که به زودی تکمیل و منتشر خواهند شد. این سه اثر هرچند طبیعتاً و به حکم اولین‌ها بودن، خالی از نقص و کاستی و حتی اغلاط و اشتباهات نیستند، اما اولاً پایمردی ِ مردی جوان را می‌نمایانند که برای نیل به هدف خویش بسیار مصمم است و ثانیاً بارقه‌هایی از خلاقیت و جذابیت در آن‌ها به چشم می‌آید که پرداخت و تقویت آنها می‌تواند از او شاعری ابتدا سالم، بعد قابل‌قبول، سپس خوب، سپس عالی و درنهایت صاحب‌سبک (به همین ترتیب که ذکر شد) بسازد.

اشعار نخجوانی در دفتر «فریاد زیر آوار» رنگ و بوی آثار چند شاعر نامدار را بیش از دیگران با خود دارد و این خود اولاً نشانه‌ای است آشکار از بیگانه نبودن او با شعر معاصر، و ثانیاً نویدی است برای پیش رفتن به سوی تکامل و در هر کتاب از کتاب قبلی چیره‌دست‌تر و پخته‌تر بودن. حتم دارم که نخجوانی اگر تجربیات همین سه‌چهار شاعر را با دقت و کاوش‌گری بیشتری مطالعه کند و در چند کتاب نخستین خود، همّ خود را بر تاثیرپذیری خلاقانه از آنان معطوف دارد، راه شخصی ِ خود را از میان آنان خواهد یافت و به زبان منحصربه‌فرد خویش که معشوقه‌ی دیریاب هر شاعری است خواهد رسید.

و شما به من بگویید کدام شاعر است که راه شاعری خویش را با تقلید و اثرپذیری از بزرگانی که بیش از دیگران پسندیده و در دریای اندیشه و واژگان ایشان بیش از دیگران غواصی کرده، آغاز نکرده باشد؟

از مطالعه‌ی دفتر شعر «فریاد زیر آوار» می‌توان دریافت که نخجوانی اشعار شاعران بنامی نظیر احمدرضا احمدی، عباس صفاری، سیدعلی صالحی و گروس عبدالملکیان را بیش از شعر دیگران خوانده و پسندیده است. ردپایی از هرکدام از این چند نام بزرگ در این دفتر کوچک دیده می‌شود که می‌توان در نقدی مفصل‌تر و فنی‌تر آنان را به تفکیک بازشناخت و این تأثیرپذیری مبارک را به‌صورت دقیق و مصداقی ریشه‌یابی کرد.

متأسفانه یا خوشبختانه این سطور به‌هیچ‌عنوان، شاخصه‌های نقد فنی را دارا نیست و خود نیز چنین ادعایی ندارد، بلکه تمرکز و همّ خویش را بیش از هرچیز به معرفی اثر و صاحب آن اختصاص داده است. نقد فنی اثر، مجالی بسیار بسیط‌تر از این مجال می‌طلبد که ان‌شاالله در آینده‌ی نزدیک محقق خواهد شد؛ اما نگارنده برای آگاهی و شناخت اجمالی کسانی که وقت عزیز خویش را صرف مطالعه‌ی این چند سطر می‌کنند، تنها به دو نکته، یکی در حوزه‌ی ساختار و دیگری در حیطه‌ی محتوا بسنده می‌کند و نوشتار خویش را در سراشیبی فرود رو‌به‌پایان قرار خواهد داد. امید که خوانندگان پرگویی او را به حظ و لذتی که از شعرهای دفتر «فریاد زیر آوار» حسین نمازی نخجوانی می‌برند ببخشایند.

اشعار این دفتر در حوزه‌ی ساختار، هرچند خالی از اشکالات ناشی از کم‌تجربگی و خام‌دستی نیستند، اما خود، ساختار خویشتن را به خوبی می‌شناسند و به خوبی به مخاطب نشان می‌دهند که خالق آنها نه‌فقط با مقوله‌ی ساختار بیگانه نیست، بلکه نهایت تلاش خویش را در خلق آثاری ساختارمند و سالم از لحاظ ساختمانی به کار برده؛ و اغلب نیز در این کوشش موفق بوده است. لازم به ذکر نیست که شعری که ساختار را می‌شناسد و آن را در بطن خود به رسمیت می‌شناسد اما در عملی کردن و اجرای آن توفیق صددرصدی ندارد، بسیار ظریف‌تر و جلوتر است از شعری که اساساً با مقوله‌ی مهم فرم و چگونگی چینش کلمات بیگانه است و با هزار ذره‌بین ِ تساهل و تسامح نیز نمی‌توان شکلی مشخص و ساختمانی منظم برای آن متصور گشت؛ و اشعار دفتر «فریاد زیر آوار» اغلب از جنس تعریف اولند و نه دوم.

در حیطه‌ی اندیشه نیز درصد بزرگی از اشعار این دفتر را اشعاری با بن‌مایه‌ی عاشقانه، آن هم عشقی زمینی و انسانی و ملموس، تشکیل می‌دهند؛ عشقی که نه سر در آخور توهمات و رویاهای کلاسیک شاعران گذشته دارد و نه به‌مانند برخی اشعار جوانان امروز از قیود و حدود عرفی و اخلاقی جامعه‌ی بومی خود تجاوز و فراروی کرده است. عشقی که در این دفتر مدنظر نخجوانی است و در عمده‌ی قطعات خود پیرامون آن سخن می‌گوید، نه این است و نه آن بلکه چیزی است مابین این دو؛ امرٌ بینَ الأمرَین.

در بعضی مضامین اروتیک نیز گویی شاعر بر لبه‌ی تیغ تیز عرف و پسند جامعه حرکت کرده و مضامین آن‌چنانی خود را از روی طناب نازکی عبور داده که یک سوی آن شور و شوق و شهوت جوانی است و سوی دیگر آن ظرافت و حیای فطری مردی متشخص و اخلاق‌مدار؛ مردی که از اهالی امروز است اما سنت پشت سر را نیز به رسمیت می‌شناسد و ارج می‌نهد. و دشواری حفظ این مرز در مضامین اروتیک، بر اهل فن پوشیده نیست.

هر‌چند شاعر در خلال مضامین عاشقانه‌اش گریزهایی رندانه و درلایه به برخی مسائل فلسفی و اجتماعی نیز می‌زند اما حتی با نگاه و لحاظ این‌قبیل گریزها، بازهم می‌توان «فریاد زیر آوار» را دفتر اشعار عاشقانه‌ی شاعر دانست و نامید؛ و البته که این یکدستی و ثبات و قراری که در سرتاسر دفتر جریان دارد نیز یکی دیگر از نقاط قوت اثر است که ناخواسته و به اجبار و هدایت متن، تقدیر بود که در انتهای این نوشته عنوان گردد.

امید که حسین نمازی نخجوانی، با حفظ همین صداقت و جدیتی که تا کنون از خود به نمایش گذاشته، و کوشش در مضاعف نمودن آن، پس از این نیز در این مسیر خطیر به‌درستی گام بردارد و در ادامه شاهد آثاری پخته‌تر و گرانمایه‌تر از این جوان دغدغه‌مند، خلاق و مستعد باشیم.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *