داره جنگل می‌سوزونه
تبر و درختو هر دو
دود این جنگلِ سوخته
می‌ره توو چشم من و تو

دریغ از یه قطره بارون!
آسمون چقد بخیله
ریشه‌هامونو سوزوندن
شاخه‌مون پیِ دخیله

لونه‌ی پرنده‌ها رو
شعله‌ها همه سوزونده
جُفتا برگشتن و دیدن
چیزی از لونه نمونده

رنگ‌ سبز زندگیمون
یهویی خاکستری شد
بخت من سیا شد و تو
قسمتت در‌به‌دری شد

روی این زمینِ بی‌جون
جای پای زندگی نیست
صدای کرکس و جغده
این صدای زندگی نیست!

دریغ از یه قطره بارون!
آسمون چقد بخیله
ریشه‌هامونو سوزوندن
شاخه‌مون پیِ دخیله

ای خدا! خدای بارون!
ای خدا! خدای جنگل!
چشماتو بستی و افتاد
از سرت هوای جنگل

آرمیتی پاوری

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *