در فرشته‌های کاغذی این هفته می‌خوانیم:

• معرفی رمان «ظرافت جوجه‌تیغی» نوشته‌ی «موریل باربری»/ اعظم اسعدی

• معرفی رمان «تربیت اصولی»؛ نوشته‌ی «کورت ونه‌گات»/ محبوبه عموشاهی

پیش از این، کتاب‌های «جزایر گالاپاگوس»، «گهواره‌ی گربه» و «خدا حفظتان کند آقای رزواتر» از کورت ونه‌گات در فرشته‌های کاغذی معرفی شده‌اند.

 

«ظرافت جوجه‌تیغی»، عنوان کتابی از موریل باربری است که با ترجمه‌ی مرتضی کلانتریان توسط نشر آگاه منتشر شده است.

کتاب از زندگی ساکنان ساختمان شماره‌ی ۷ خیابان گرونل در فرانسه مدرن می‌گوید. داستان از طریق دو راوی روایت می‌شود. یکی «رنه میشل» زن پنجاه‌وچهار ساله‌ی سرایدار و دیگری واگویه‌های ذهنی «پالوما» دختر نابغه و باهوش یکی از ساکنان ساختمان که هنوز دوازده‌سالگی را تمام نکرده است. هر دو روایت در یک نقطه بهم می‌رسند.
روایت اصلی داستان به زندگی سرایدار می‌پردازد که سعی دارد همیشه در چهارچوب شغلش رفتار کند. او اهل هنر و مطالعه است.
فرم اثر قاب در قاب است. داستان اصلی بعد از فوت یکی از ساکنان ساختمان شروع می‌شود و روایت‌ها و خرده‌روایت‌ها از دل داستان اصلی بیرون می‌آیند.

نگاه فلسفی و هجوآلود نویسنده به مسائل پیرامون، مرگ و زندگی جذاب و خواندنی است. نکته‌ی قابل توجه در این کتاب، صدای بلند نویسنده است که از زبان رنه و پالوما شنیده می‌شود. رنه میانسال است و اهل مطالعه، اما پالوما فقط دوازده سال دارد و به نظر من هرچقدر هم که باهوش باشد، بعضی از مسائل مثل روان‌کاوی لاکان و ساختارگرایی، صحبت از زبان و یاکوبسین، عدم رقابت در اقتصاد بیمار و… با لحن و زبان کودک دوازده‌ساله همخوانی ندارد. اینکه نویسنده چرا یکی از راوی‌ها را کودک از جامعه‌ی «داراها» و آن یکی را سرایدار از جامعه‌ی «ندارها» و هر دو را هم اهل تفکر و تأمل و با لحن سنگین فلسفی انتخاب کرده، شاید به دلیل تعارض‌ دو جامعه و در کنار هم قرار دادن تفکر و اندیشه‌ی هر دو قشر باشد.
پایان‌بندی کتاب جالب است. اما چیزی که دائم یادآوری می‌شود همان صدای بلند است. طوری که ممکن است خواننده احساس کند چنین پایانی فقط برای حفظ صدایی است که دائماً در امتداد کتاب به‌گوش می‌رسد.
ظرافت جوجه‌تیغی اولین کتابی است که از این نویسنده‌ی فرانسوی می‌خوانم، آن را دوست داشتم و حتماً در اولین فرصت اثر دیگری از باربری خواهم خواند. دوست دارم بدانم آیا در همه‌ی آثارش رد نویسنده را می‌بینیم؟ در اینکه نویسنده‌ی توانایی است و تسلط کامل بر ادبیات و فلسفه دارد هیچ شکی نیست.
ترجمه‌ی کتاب را هم دوست داشتم. با اینکه زبان دیالوگ‌ها معیار بود، اذیت نشدم. دوست دارم با نویسنده‌های دیگری که مرتضی کلانتریان آثارشان را ترجمه کرده است نیز آشنا شوم. حدس می‌زنم سلیقه‌ی خوبی در انتخاب اثر داشته باشد.

خواندن کتاب برخلاف همه‌ی کتاب‌هایی که بازی‌های فرمی دارند و زمان به‌هم می‌ریزد، راحت است. خواندنش را پیشنهاد می‌کنم.

● اعظم اسعدی ●

◾️◾️◾️◾️◾️◾️◾️◾️◾️◾️◾️◾️◾️◾️

کتاب «تربیت اصولی» نوشته‌ی «کورت ونه‌گات» در سال ۱۹۴۰ است که توسط «محمدرضا شکاری» ترجمه شده و نشر «ققنوس» آن را منتشر کرده است.

کتاب، روایت پسر نوجوانی به نام «هیلی برندون» است که به‌تازگی به مزرعه‌ی دایی خود آمده تا آنجا کار و زندگی کند. دایی هیلی که همه او را ژنرال صدا می‌زنند، با قوانینی شبیه پادگان نظامی سعی در اداره‌ی مزرعه دارد و همین موضوع اتفاقات کوچک‌ و بزرگ داستان را رقم می‌زند.
کتاب روایتی سرراست و خطی دارد و با زبانی ساده نوشته شده است. روایت و فضای درونی این رمان کوتاه شاید بتوان گفت با کتاب‌های دیگر کورت ونه گات کاملاً متفاوت است.
کتاب از زاویه‌دید دانای مطلق روایت می‌شود و ما را به برشی بسیار کوتاه از زندگی هیلی برندون می‌برد. هیلی ‌که شخصیت اصلی کتاب است آرزوی رفتن به کالج هنر و یاد گرفتن موسیقی را دارد و احساسات درونی خود را متناقض با محیط اطرافش می‌بیند.
همچنین دخترهای ژنرال و کسی که در مزرعه برای ژنرال کار می‌کند، از شخصیت‌های دیگر این رمان کوتاه هستند که هرکدام در بخش‌های مختلف رمان پرداخته شده‌اند. می‌توان گفت که کتاب، قوانین نظامی و روابط بین انسان‌ها را با زبانی ساده و هجوآلود به نقد و چالش می‌کشد.‌

● محبوبه عموشاهی ●

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *