معرفی کتاب «اصول و مبانی تحلیل متون ادبی» نوشتهی «سلینا کوش» و ترجمهی «حسین پاینده»
هستی محمودوند
از جمله مشکلاتی که بعضی دوستان جوان با کتابهای تئوری ادبیات دارند:
یکی؛ زبان سخت، پیچیده و گاهی گنگِ ترجمههاست، که خواندن کتابهایی از این دست را دشوار کرده و این مسئله ممکن است مخاطب تازهکارِ ادبیات را از خواندن تئوری دلسرد کند.
دوم؛ وجود اصطلاحات تخصصیِ نقد ادبی یا ارجاعاتی است که در ایندست کتابها آورده شده، اما گاهی مترجمها توضیحی دربارهشان در پانویسها نمیدهند و مخاطب مجبور میشود مدام کتاب را ببندد و دربارهی اصطلاحات یا مطالبی که صرفاً اسامیشان آورده شده مطالعهی جانبی داشته باشد.
سوم اینکه؛ بعضی کتابها هم در این زمینه هستند، که با پراکندهگویی و یا عدم وجود توضیحات کافی، ممکن است مخاطب را سردرگم و یا حتی دچار کجفهمیهایی کنند و…
کتابی که قصد دارم معرفی کنم از این جنبهها کتاب خوبیست، چون اولا؛ زبان ساده و همه فهمی دارد (چه کتاب اصلی، چه ترجمهی فارسی آن). دوم اینکه؛ نویسنده سعی کرده با باز کردن مطالب و نظریهها و همینطور توضیح دادن دربارهی اصطلاحات نقد ادبی (با ذکر مثالهای متعدد از متون مختلف) تا حدی آنها را برای مخاطب جا بیندازد.
همچنین مترجم کتاب؛ دکتر پاینده -منتقد، تحلیلگر ادبی و استاد دانشگاه علامه طباطبائی- در مقدمهی کتاب میگوید؛ سعی کرده کاستیهای موجود در کتاب اصلی، که ممکن است برای مخاطب ایرانی وجود داشته باشد را با توضیحاتی که در پانویسها آورده کمتر کند.
همانطور که از عنوان کتاب پیداست؛ دربارهی تحلیل متون ادبیست و برای کسانی نوشته شده است که آشنایی تخصصی با شیوههای تحلیل متون ادبی ندارند و میخواهند با کسب دانشی پایهای دربارهی روشهای تحلیل متون ادبی، توانایی خود را در نقد آثار ادبی و هنری بالا ببرند. تا از این طریق بتوانند لایهی سطحی متون ادبی را کنار زده و به لایههای معنایی آنها دسترسی پیدا کنند.
نویسندهی این کتاب؛ دکتر سلینا کوش -دانشیار ادبیات در دانشگاه کارولینای جنوبیِ امریکا- در هفت فصل مختلفِ کتابش به چیستیِ ادبیات و معرفی روشهای مختلف تحلیل متون ادبی میپردازد. او با ذکر مثالهای متعدد، شیوههای تحلیل شعر، داستانکوتاه، رمان، نمایشنامه، فیلم سینمایی و… را توضیح میدهد. تا از این طریق تفاوت تحلیلی که بر اساس قواعد معین و با پیروی از نظریههای ادبی صورت میگیرد را با اظهارنظرهای ذوقی، سلیقهای و بیقاعده مشخص کند.
در فصل اول کتاب، به مطالب مختلفی از جمله؛ ژانر و ترکیب ژانرها (که از مباحث مهم این کتاب است) پرداخته میشود.
فصل دوم؛ دربارهی نقد خودِ متون ادبی و واژههای آنهاست.
فصل سوم به زمینهی بیرونی متن (تحلیل متن در بافتار آن) و تاریخنگاری جدید و ترکیب آن با متن میپردازد.
فصل چهارم دربارهی تحلیل تطبیقی است، که میگوید: هر متنی با متون قبل از خود و متون معاصرش در ارتباط است و روی متون بعد از خودش هم اثر میگذارد.
فصل پنجم دربارهی ماهیت اقتباسی ترجمه توضیحاتی میدهد. همچنین نسبت تحلیل با نقد ادبی را مورد بحث قرار میدهد.
فصل ششم به تحلیل و طبقهبندی نظریههای ادبی میپردازد.
و فصل هفتم (آخر) هم به جمعبندی نوشتارِ تحلیلی اختصاص دارد.
– صحبت تکمیلی:
کتاب فوق به زبان انگلیسی و در سال ۲۰۱۶ منتشر شده و مترجم، بعد از حدود ۸ ماه آن را ترجمه و توسط نشر مروارید منتشر کرده است. پس از این بابت منبع نسبتاً جدیدی به حساب میآید؛ که خواندنش را به دانشجویان، نویسندگان و شاعران جوان، و همچنین مخاطبهای ادبیات توصیه میکنم.
البته برای افرادی که به صورت حرفهای در زمینهی نقد ادبی و تئوری هنر و ادبیات، مطالعات به روزی دارند، ممکن است یکسری از مطالب کتاب تازگی چندانی نداشته باشند. اما فکر میکنم؛ نگاه کردن از زاویهی دیدِ سلینا کوش به این مطالب -به خصوص در بعضی فصلهای کتاب- برای آنها نیز خالی از لطف نباشد.