در فرشتههای کاغذی این هفته میخوانیم:
● معرفی دو رمان از «مارگارت اتوود»/ محبوبه عموشاهی
از این نویسنده قبلاً کتاب «آدمکش کور» نیز در این ستون معرفی شده است.
آنها که مخاطب جدی ادبیات هستند، میدانند که «مارگارت اتوود»، این نویسنده و شاعر ۸۵ سالهی کانادایی، فقط بهواسطهی «خاطرات ندیمه» شناخته نمیشود و شعر و داستانهای درخشان بسیاری در کارنامهاش دارد. در ادامه، خیلی کوتاه به معرفی دو رمان از او پرداختهام که هر دو با ترجمهی سهیل سمی و توسط نشر ققنوس منتشر شدهاند:
۱. بانوی پیشگو
کتاب دربارهی برشی از زندگی «جون فاستر» است که با پدر و مادرش زندگی میکند.
ماجرا از زبان اولشخص و شخصیت اصلی کتاب یعنی جون فاستر روایت میشود. رمان در جاهای مختلفی در زمان به گذشته میرود و دوباره به زمان حال برمیگردد. مارگارت اتوود از درون این فلاشبکها و فلاشفورواردها زندگی شخصیتها و احساساتشان را به تصویر میکشد.
رمان میتوان گفت که سبک فریم دارد و قصههایی در دل قصهی اصلی روایت میشود و موازی با آن پیش میروند. این ویژگی کتاب کمی من را یاد کتاب «آدمکش کور» از مارگارت اتوود انداخت. رمان دارای لایههای عمیق روانشناختی و فلسفی است.
در کتاب علاوهبر اینکه قصه پررنگ است و پر از اتفاقات و خردهروایتهای مختلف، به تحلیل شخصیتها بهویژه شخصیت اصلی یعنی جون فاستر نیز میپردازد. هرچه در رمان پیش میرویم به احساسات و افکار و روابط او با شخصیتهای دیگر کتاب در برهههای مختلف زندگیاش پی میبریم.
۲. اوریکس و کریک یا آخرین انسان
کتاب برشی از زندگی پسری به نام «اسنومَن» را روایت میکند که در همان ابتدای رمان میفهمیم آخرین انسان باقیمانده در جهان است. اینکه چه اتفاقاتی برای او و انسانهای دیگر در رمان افتاده و جهان حالِ حاضر در رمان چه جهانیست، سؤالاتی هستند که با خواندن رمان به آنها پی میبریم.
کتاب از زاویهدید دانای مطلق روایت میشود. در همان شروع کتاب با اسنومن آشنا میشویم و اوریکس و کریک نیز از شخصیتهای دیگر رمان هستند. در ادامه کتاب به زمان گذشتهی اسنومن میرود و با پرشهای زمانی متعدد به زمان گذشته و حال با شخصیت او و شخصیتهای دیگر کتاب آشنا میشویم.
مارگارت آتوود در رمان، جهانی پر از تکنولوژی مدرن را در زمان آینده به تصویر میکشد که پر است از موجودات جدید و عجیب. از این نظر کتاب تا حدودی من را یاد کتاب «دنیای قشنگ نو» از «آلدوس هاکسلی» میاندازد. همچنین کتاب سؤالات زیادی را ذهنمان طرح میکند که تا پایان شاید جوابی برای آنها پیدا نکنیم اما ما را به فکر فرو میبرند. دیالوگهای زیادی نیز بین اسنومن و کریک یا اوریکس در کتاب وجود دارند که موضوعات مختلفی را به چالش میکشند.
کتاب همچنین دارای لایههای روانشناختی و فلسفی است و به عشق بین انسانها میپردازد. ارجاعاتی نیز به نویسندگان و کتابهای دیگری مثل «سلاخخانهی شماره پنج» از «کورت ونهگات» و آثار «ویلیام شکسپیر» دارد.
هر دو کتاب را برای خواندن پیشنهاد میکنم!
● محبوبه عموشاهی ●