در سینماسایه‌های این هفته می‌خوانیم:

● معرفی دو درام روانشناختی حسی، از دستین دنیل کرتون/ محبوبه عموشاهی

دستین دنیل کرتون، کارگردانی ۴۶ ساله و اهل هاوایی است. شاید بسیاری از مخاطبان نام او را با «شانگ‌چی و افسانه‌ی ده حلقه» از دنیای سینمایی مارول بشناسند، اما او پیش از شانگ‌چی (که اتفاقاً از خوب‌های سینمای ابرقهرمانی هم نیست) دو فیلم حسی خوب در کارنامه‌اش دارد:

۱. فیلم Short term 12، محصول ۲۰۱۳

فیلم روایتی مرکزی است تشکیل‌شده از چندین اتاق و کارمندانی که مسئول نگهداری از نوجوانانی هستند که به‌ دلایل مختلف در زندگی دچار مشکلات روحی شده‌اند.
فیلم فضایی رئال دارد و در ژانر درام قرار می‌گیرد. شاید بتوان گفت که تحلیل شخصیت‌های مختلف این مرکز نگهداری که به نوعی خانه‌ی این نوجوانان هم هست، محوریت فیلم را تشکیل می‌دهند.

اما فیلمنامه که نوشته‌ی خود دستین دنیل کرتون است گذشته از اینکه به تحلیل تک‌تک شخصیت‌های این مرکز نگهداری و همچنین کارمندان آن می‌پردازد، ما را به درون قصه‌های زندگی این شخصیت‌ها نیز می‌برد. درواقع فیلم تشکیل شده است از سه قصه‌ی اصلی که مربوط هستند به «مارکوس» و «جیدن»، دو شخصیت نوجوان مرکز و «گریس» که مسئول مرکز است. اما در کنار آنها نیز فیلم پر است از خرده‌روایت‌هایی که در کنار یکدیگر روایت اصلی فیلم را تشکیل می‌دهند.

فیلم از درون موقعیت‌های مختلف که در سکانس‌های متفاوت بر روی یکی از شخصیت‌ها متمرکز می‌شود ما را به احساسات درونی آنها می‌برد و در جاهای زیادی اشکمان را درمی‌آورد. فیلم خیلی آدم را از نظر احساسی با خودش همراه می‌کند و تلخی‌های بزرگ و کوچک زندگی را با شیوه‌ای دردناک به تصویر می‌کشد.

◾️◾️◾️◾️◾️◾️◾️◾️◾️◾️◾️◾️◾️◾️◾️

۲. فیلم «قلعه‌ی شیشه‌ای» (The glass castle)، محصول سال ۲۰۱۷

فیلم روایت برشی طولانی از زندگی خانواده‌ی شش‌نفریِ «وال» است که تشکیل شده از «رکس» با بازی «وودی هارلسون» و «رزماری» با بازی «نائومی واتس» است که پدر و مادر خانواده هستند و چهار بچه به نام‌های «جِنِت»، «برایان»، «لوری» و «مورین» دارند. فیلم از جایی شروع می‌شود که ژانت دختری کوچک است و به‌دنبال اتفاقی که برای او می‌افتد، راهی بیمارستان می‌شود.

فیلمنامه توسط دستین دنیل کرتون و «اندرو لنهام» نوشته شده و اقتباسی از کتابی با همین نام و براساس بیوگرافی «جنت وال» است. فیلم از زاویه‌ی دید جنت دختر بزرگ خانواده روایت می‌شود و پر است از رفت‌وبرگشت‌های زمانی که دائماً ما را به زندگی گذشته و حال تک‌تک اعضای این خانواده می‌برد.

فیلم اگرچه که دارای روایتی مشخص و سرراست است و بر قصه‌گویی تمرکز دارد اما می‌توان گفت که به تحلیل روانشناختی شخصیت‌ها نیز می‌پردازد. درواقع ما در طول رفت‌وبرگشت‌های زمانی فیلم در زندگی گذشته و حال شخصیت‌ها بر تأثیر اتفاقات مختلف بر ابعاد مختلف شخصیتی و واکنش آنها دربرابر رویدادهای مختلف پی می‌بریم. فیلم پر است از موقعیت‌های مختلف در زندگی افراد این خانواده و در تمام این شرایط متفاوت، واکنش تک‌تک اعضای خانواده را به تصویر می‌کشد بدون اینکه هیچ قضاوتی بکند. موقعیت‌هایی که در جاهای بسیاری از فیلم آن‌قدر تلخ و دردناک هستند که اشکمان را درمی‌آورند و ما را با احساسات درونی افراد این خانواده همراه می‌کنند.

شاید یکی از نقاط قوت مهم فیلم بازی خوب شخصیت‌ها به‌ویژه‌ وودی هارلسون در نقش رکس است که مثل همیشه در فیلم می‌درخشد. فیلم در تمام لحظات خود غم، خوشحالی، رنج، درد و احساسات مختلفی که درون این خانواده در جریان است را به تصویر می‌کشد و ما را از نظر احساسی با خودش همراه می‌کند.

هر دو فیلم را دوست داشتم و برای تماشا پیشنهاد می‌کنم!

● محبوبه عموشاهی ●

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *