در سینماسایه‌های این هفته می‌خوانیم:

• معرفی «می دسامبر»؛ جدیدترین ساخته‌ی تاد هینز/ عاطفه اسدی

• معرفی فیلمی از آلفونسو کوارون به نام «و مادرت را هم!» / محبوبه عموشاهی

فیلم May December محصول سال ۲۰۲۳، کاری است از «تاد هینز» کارگردان امریکایی. من قبل از این از او‌ فقط فیلم Carol را دیده بودم و دوست داشتم.

در «می دسامبر» یک هنرپیشه‌ی زن قرار است در فیلمی بر اساس ماجرای واقعی بازی کند. او برای اینکه بتواند بهتر نقشش را ایفا کند، می‌رود سراغ خانواده‌ای که زندگی‌شان سوژه‌ی فیلم است تا آن‌ها را از نزدیک ببیند. اما اینکه سوژه‌ی داستان چیست و چرا این زندگی واقعی این‌قدر مهم شده که فیلم بشود را به نظرم باید با تماشا کردن کشف کرد. فیلم با اینکه داستان جذاب و سوژه‌ی نویی دارد، اما تعمداً از جنبه‌ی هیجانی و شاید جنایی آن که اولیه‌ترین نگاه به چنین داستان‌هایی است، عبور کرده و تلاش کرده اهمیت اتفاق افتاده را در حاشیه قرار داده و شخصیت‌ها را در محوریت خود بگذارد و روی جنبه‌ی روانشناختی ماجرا زوم کند؛ ماجرایی که به عشق، به بلوغ جسمی، بلوغ روانی و عاطفی مربوط است و اخلاقیات را از چند زاویه می‌برد زیر سؤال بی آنکه به جواب روشنی برسد؛ پرسش‌هایی که شاید هرگز نشود برایشان به جواب روشنی رسید. و در همین راستا فیلم به نظرم پر است از تنش؛ تنشی که با صدای موسیقی پیانو که ناگهانی از راه می‌رسد، تشدید می‌شود. بازی جولین مور و ناتالی پورتمن عالی است و نماهای کلوزاپ و در آینه از چهره‌ی این دو زن که یادآور «پرسونا» هستند، به‌خوبی وضعیت شاید نمادین و سایه‌وار و تضاد و شباهت همزمان این دو نفر را نمایش می‌دهد؛ ادای دین زیبایی به سینمای برگمان که البته به نظرم کمی جنبه‌های نمادین فیلم را هم رو می‌کند؛ مثل سایر نمادها که اگرچه در دل داستان نشسته‌اند اما خیلی کشف و اتفاق‌های نابی نیستند. برای مثال پیله و پروانه اولیه‌ترین نمادها برای نشان دادن حبس و رهایی و آزادی هستند. فیلم چند سکانس عالی دارد که بدون اسپویل می‌توانم به سکانس گریه‌ی بلندبلند جولین مور در تخت و ماری‌جوانا کشیدن پدر و پسر اشاره کنم.

فیلم را برای تماشا پیشنهاد می‌کنم.

● عاطفه اسدی ●

◾️◾️◾️◾️◾️◾️◾️◾️◾️◾️◾️◾️◾️◾️

فیلم And you mother too/ Y Tu Mama Tambien به کارگردانی آلفونسو کوآرون و محصول سال ۲۰۰۱ است.

فیلم روایت دو پسر نوجوان به نام خولیو با بازی گائل گارسیا برنال و تنوچ با بازی دیه‌گو لونا است که در یک مهمانی با زنی به نام لوئیزا با بازی ماریبل وردو آشنا می‌شوند. خولیو و تنوچ در مهمانی به لوئیزا پیشنهاد رفتن به سفر می‌دهند؛ سفری که اتفاقات فیلم را در ادامه رقم می‌زند.
فیلمنامه نوشته‌ی آلفونسو و کارلوس کوارون است و ژانری جاده‌ای دارد. فیلم می‌توان گفت پر از اتفاقات کوچک و بزرگ و خرده‌روایت‌هایی‌ست که ما را هرچه بیشتر به هر سه شخصیت‌ اصلی فیلم یعنی خولیو، تنوچ و لوئیزا نزدیک و نزدیک‌تر می‌کنند. فیلم در طول سفری که این سه شخصیت‌ راهی آن می‌شوند ما را با احساسات، افکار، غم و رنج آنها همراه می‌کند.

فیلم ظاهری مستندگونه دارد و مثل دوربینی بی‌طرف  تمام وقایع را به تصویر می‌کشد؛ چه آنها که به نظر بااهمیت می‌رسند و چه آنها که شاید در نگاه اول کم‌اهمیت به نظر بیایند، مثلاً در سکانسی از فیلم که در رستوران می‌گذرد دوربین ما را به درون آشپزخانه‌ی آن نیز می‌برد یا در سکانسی گذرا شاهد محاصره‌ی مسلحانه‌ی فردی در جاده هستیم. همین ویژگی‌های فیلم باعث می‌شود که هرچه بیشتر به درون شخصیت‌ها، فضای روایت و اتفاقات فیلم نزدیک شویم و جریان واقعی زندگی را در آن حس کنیم.

در طول سفری که در فیلم اتفاق می‌افتد، از میان دیالوگ‌های بین شخصیت‌ها و همچنین حرف‌هایی که راوی در طول فیلم می‌زند مسائل مختلفی مثل مرگ، زندگی و روابط بین انسان‌ها به چالش کشیده می‌شوند. بازی درخشان شخصیت‌ها به‌ویژه‌ گائل گارسیا برنال عزیز در نقش خولیو باعث می‌شود به دل روایت وارد شویم و تمام احساسات درونی شخصیت‌ها را لمس کنیم.
موسیقی فیلم، ساخته‌ی جان مورفی، پر است از قطعات موسیقی در ژانرهای مختلف پاپ، راک و فولکلور از آهنگسازان مختلف که با تمام لحظات فیلم هماهنگ هستند و ما را به دل اتفاقات فیلم می‌برند.

● محبوبه عموشاهی ●

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *