استخوانهای منقبض داری
در تنت چند تن فلز داری!
– در دو تا حفرهاند
+ جا میشی
– با دو تا دخترند…
– لز داری
خستهای! آنقدر که در بروم
پنجره باز و باد، تر… بروم
بعد تو مثل آه آهو هآ..ه
بعد من مثل شیر سر بروم
جا به جا جان من قسم بخوری
– قول دادیم
+ «کاملا» دکوری
(فرض کن ماهی کسی باشی
بعد در تنگ دیگران بسری)
◾
عاشقت
…ماند آخر فرعی
– عاشقت کرد مرد نامرئی؟
خستهات…؟
[کرد عاشقی زن را…
عاشقی کرد و کند معدن را]
– خستهام…
+ کاش در نمیرفتیم
پس از این پیشتر نمیرفتیم!
حمیدرضا امیری