ما دستامون وصله به هم
ما ردّ پاهای همیم
به هر چی جدّیه بخند
ما داخل جهنّمیم
رو دیوارا نقّاشی کن
رو آیههای غم بِشاش
رنگای جیغ و تندتو
رو بوم آسمون بپاش
من احتمال منفیام
تو شیرِ خط خطی شده
سکّه رو بنداز توو هوا
دنیا یه شانس بیخوده!
تو مثّ یه بولدوزری
منم مث یه جرثقیل
چیزایی که میسازمو
خرابشون کن بیدلیل
برو و پشت میکروفن
نطق هزار ساله بُکن
شمارهی شانسی بگیر
فوت شو تو گوش تلفن
با تَنِ سنگی خودت
به تَنِ شیشهای من
ضربه بزن، نمیشکنم
شیشهها سنگو دوس دارن!
چنگ بزن با ناخُنات
پشت منو خالی نکن
یه سیم لُخت مِسیام
تو هم مث الکترون
باکِ پر از بنزینم و
تو هم مث جرقّه باش
دردو به تخمت بگیر و
رو زخمامون نمک بپاش
وایستا جلوی مأمورا،
جلوی ماشین پلیس
عقلتو به بازی بگیر
عشقو رو لبهام بنویس
منو بُکش با بوسههات
به ریشههام تبر بزن
بدون که دیوونگیا
خدای این جهنّمن
بین من و تو فاصله،
یه جادّهی بیانتهاس
دنیای توی آینهها،
دنیای ما دیوونههاس
پویا خازنی اسکویی