یه جنگی که توو من مدامه تویی
میخوام از نگاهِ تو زخمی بشم
یه بمبم که هرچی سرم اومده
از این ضامن لعنتی میکشم
تو با لشکری از سپاهِ جنون
من و سمت دیوونگی میبری
به فتح تن من سماجت نکن
تو این جنگِ تکراریو میبری
بهم فرصت سر سپردن بده
به من که تورو از خودت خواستم
پر از انفجارم تو این لحظهها
میخوام پای این زندگی واستم
نبودی و دنیا پر از استرس
نبودی و دنیام رنگی نبود
من و ابتدای یه کابوس تلخ
زمین بیتو جای قشنگی نبود
یه فرصت بده تا بتونم بگم
چرا هر دفه باختم لعنتی
فقط دوس دارم بدونم تو هم
مثِ من از این جنگ ناراحتی
شهین توکلی
خیلی عالی بود. مث کارایی که رضا یزدانی میخونه حالشو اینا مثل اونا بود. چرا معرفیش نمیکنید به آقای یزدانی؟
قشنگبود ولذت بردم