رمان هزار و چند شب آخرین اثر و دومین رمان شاعر و نویسندهی مطرح کشورمان سید مهدی موسوی است که به تازگی در خارج از ایران منتشر شده است.
رمان در ۴٨٨ صفحه نوشته شده، که با پینوشتها و توضیحاتی که در پایان رمان آمده، مجموعاً یک کتاب ۶۴٧ صفحهای را تشکیل داده است. رمان هزار و چند شب در پنج بخش و ۶٣ فصل نوشته شده که بعضی فصلهای آن بیش از سی صفحه و بعضی تنها یک صفحه هستند.
کل رمان شرح چند ثانیه از زندگی نویسندهای تبعیدی (حسین صادقی) است که در آن، شریک زندگیاش (شهرزاد) او را به خیانت متهم میکند و میخواهد به او شلیک کند.
«چه جور تونستی با من این کارو بکنی کثافت؟ چه جور تونستی؟» این جملهی «شهرزاد» نقطهٔ ثقل کل داستان است.
در چند ثانیهای که بین شنیدن این جمله و شلیک وجود دارد راوی میاندیشد که: «زندگی من پر است از چیزهایی که از نگاه شهرزاد میتوانند در فولدر «چهجور تونستی» قرار بگیرند… اما باید دنبال آن «چهجور تونستی»ای بگردم که شهرزاد را میفرستد سراغ یک قاچاقچی گردن کلفت پر از خالکوبی در «اسلو» تا از او اسلحه بخرد.»
او در سرتاسر داستان در جستوجوی جواب این سوال است و طبیعتاً رشتهٔ اتصال تمام داستانها، روابط جنسی او در زمانهای گوناگون و در مکانهای مختلف با افراد متفاوت (و به طور ویژه رابطهی او با شیدا) است که به صورت داستان در داستان و روایت در روایت آمده است. نویسنده در این کتاب هیچ یک از ارزشگذاریهای رایج (به ویژه در ایران و جوامع شرقی) را معتبر نمیشمارد و در خلال داستانها میتوان شاهد روابط جنسی یک زن و یک مرد، چند مرد با یک زن، چند زن با یک مرد، رابطهی عاشقانه مرد با مرد و همچنین زن با زن بود. بدون آنکه نویسنده به هیچکدام از آنها برچسب خوب یا بد زده باشد.
رمان هزار و چند شب را نمیتوان در یک سبک و شیوهی ادبی جای داد و طبقهبندی کرد. شما در این رمان از داستانهای کاملاً رئالیستی تا کاملاً سورئال و حتی علمی-تخیلی را میتوانید ببینید و این میتواند یکی از جذابیّتهای رمان باشد که با تنوع سبکها و مکانها و زمانها باعث میشود خواننده از خواندن رمان دچار ملالت و خستگی نشود.
قلم توانا و پختهی نویسنده باعث شده جذابیّت رمان به حدّی باشد که به زحمت میتوان پس از شروع کتاب، آن را بر زمین گذاشت.
این رمان دارای یک روایت خطی نیست که بتوان آن را بصورت غیر فعال و در حال خواب و بیداری خواند. این رمان را باید با هوشیاری کامل بخوانیم. چون ممکن است در هر فصل راوی تغییر کند یا داستان در زمان و مکانی متفاوت با فصل قبل اتفاق بیفتد. باید با دقت تمام داستان را پیگیری کنید تا متوجه راوی آن فصل و ارتباط فصل با کل داستان بشوید.
یکی از زیباییهای کتاب، روایتهای موازی است که برای یک حادثه آمده است. یک حادثهی واحد، گاه از زاویهی دید چند شخصیت مختلف داستان روایت میشود. گاهی هم کلاً دلیل وقوع حادثه و نتیجهٔ اتفاق یا حتی افراد دخیل در داستان عوض میشوند. با این ترفند نویسنده باعث شده تا خواننده بتواند خود نیز در سیر رمان مشارکت کند و یک یا چند روایت را در ذهن خود انتخاب کرده و پیش برود.
اما با همهی این اوصاف، این تمام کتاب نیست. از نظر من این کتاب، همزمان، یک وقایع نگاری پنهان معاصر ایران هم هست.
داستانهایی که به دل حوادث دورهی معاصر ایران، به ویژه بیست، سی سال اخیر میروند و روایتهایی را دربارهی نحوهٔ زندگی شاعران و نویسندگان، دلایل و چگونگی قتل روشنفکران و دگراندیشان توسط مأموران، روابط بین سازمانی در وزارت اطلاعات ایران و… ارائه میدهند، گاه در مرز داستان و تاریخنگاری قرارمیگیرند.
استفاده از شخصیتهای حقیقی و اتفاقات واقعی در بعضی داستانها، که به حوادث ایران میپردازد، شکلی وقایعنگارانه به آنها میدهد که یقین دارم هرچه زمان بیشتر سپری شود برای آیندگانی که به تاریخ و حوادث ایران در روزگار ما علاقهمند باشند جذابتر خواهد شد.
از ویژگیهای مهم کتاب همچنین میتوان به طرح جلد خوب، صفحهآرایی شکیل، پی نوشتهای دقیق و کامل و چاپ پیراستهی کتاب اشاره کرد.
این امر به ویژه دربارهی عدم وجود غلطهای نوشتاری و تایپی بیشتر خود را نشان میدهد. کتاب آنقدر با دقت نوشته، تایپ و نمونه خوانی شده که در سرتاسر کتاب نمیتوان به اندازهی انگشتان یک دست غلط یافت.
در پایان باید به این نکته اشاره کنم که ذهن خلاق و توانای سید مهدی موسوی و تجربهی بیش از بیست سال نوشتن و سرودن او، همراه با آزادی اندیشه و تفکری که این روزها از آن بهرهمند است، در این رمان به شکلی عالی با هم ترکیب شده و یک اثر متفاوت و ماندگار خلق کردهاست.