در فرشتههای کاغذی این هفته منتظر شما هستند:
• لارس اسوندسون و فلسفهی ترس؛ سمیه شیخی
• سلینجر و دلتنگیهای نقاش خیابان چهل و هشتم؛ مینا خازنی
پیش از این کتاب «این ساندویچ مایونز ندارد» از سلینجر در فرشتههای کاغذی معرفی شده است.
کتاب فلسفه ترس
اثر: لارس اسوندسن
سال انتشار: ۲۰۰۷
مترجم: خشایار دیهیمی
کتاب در مورد انواع ترس (لحظهای و انحرافی)، کتاب جایگاه ترس در زندگی امروزه، نگاه تحلیلگران در مورد ترس، تفاوتهایش با اضطراب، ملال، خشم و… صحبت میکند!
فلسفه ترس با جملهی زیبایی آغاز میشود: «چرا عشق هرگز به اندازهی ترس در دلم راه نمییابد؟»
از نظر نویسنده ترس یکی از قویترین احساسات انسانی است که عمق و وسعتش گاها میتواند از عشق هم بیشتر باشد! وی یادآور میشود که ترس یک نوع عادت است، و عادتها نحوهی نگرش ما به جهان و احساسات ما به زندگی را شکل میدهند، و از آنجا که احساسات ما تربیتپذیر است، پس میشود به ترس هم همچین نگاهی داشت!
نویسنده در جایی از کتاب اشاره میکند که هیچ احساسی بیشتر از ترس نمیتواند قدرت داوری ما را از تعادل خارج کرده، و آگاهیمان را خاموش کند مخصوصا اینکه از نظر او احساس ترس مسری و قابل انتقال است و مواجه شدن با آن سخت و دشوار!
وی در ادامه توضیح میدهد که همانند تمامی احساسات انسانی، ترس هم اگه در نقطهی تعادل قرار بگیرد مفید و کارساز است ولی مشکل آنجاست که حفظ تعادل بسیار کار دشواریست.
ما ممکن است در بعضی موارد از کوچکترین چیزها بترسیم و این احساس، امکانات زندگی ما را محدود کرده و اعتماد را که لازمهی روابط انسانیست خدشهدار میکند. از طرفی ما انسانها گاهی برای تزریق هیجان به زندگیای که دستخوش ملال شده، خودمان را در معرض ترس قرار میدهیم که میتواند از کنترلمان خارج شود! نويسنده معتقد است احساس ترس به خودی خود باارزش است بشرطیکه کنترل شده و همراه با آگاهی باشد!
متن کتاب در بسیاری از قسمتها ثقیل و دشوار است و همین مساله ترجمه را هم تحتالشعاع قرار داده و ممکنست باعث دلزدگی در خوانش شود مخصوصا در چهل، پنجاه صفحهی اول کتاب.
کتاب از نظر من ارزش خواندن دارد ولی در دستهبندی کتابهای محبوب من نیست.
● سمیه شیخی ●
◾️◾️◾️◾️◾️◾️◾️◾️◾️◾️◾️◾️◾️◾️
مجموعهی «نه داستان» نوشتهی جی. دی. سلینجر در سال ۱۹۵۳ منتشر شده است. این مجموعهداستان برای اولین بار در سال ۱۳۶۴ در ایران تحت عنوان «دلتنگیهای نقاش خیابان چهل و هشتم» توسط احمد گلشیری ترجمه و منتشر شده است. کاوه میرعباسی نیز در سال ۱۳۹۸ ترجمهی دیگری از این کتاب را توسط نشر ماهی منتشر کرد.
نه داستان این مجموعه عبارتند از: «یه روز عالی برای موزماهی»، «عموویگیلی در کانتیکات»، «در آستانه جنگ با اسکیموها»، «مرد خندان»، «در قایق بادبانی»، «تقدیم به ازمی، با عشق و نکبت»، «دهانم زیبا، چشمانم سبز»، «دلتنگیهای نقاش خیابان چهل و هشتم» و «تدی».
داستانهای این مجموعه عمدتاً در سبک مینیمال نوشته شدهاند، داستانهایی که عموماً از تکنیک ضربهی پایانی در آنها استفاده نشده است و بیشتر روایتها، برشی از زندگی کاراکترهای داستان را دربرمیگیرد.
به نظر من عمدهترین نکتهای که در این مجموعه میتواند نظر مخاطب را به خود جلب کند، شخصیتپردازی بسیار قدرتمند آن است. سلینجر از تکنیکهای مختلفی برای شخصیتپردازی در داستانها بهره گرفته است. در یک روایت، او در خلال دیالوگهایی که بین کاراکترها رد و بدل میشود، روی پرداخت شخصیتها کار میکند و در روایتی دیگر با پرداختن به جزئیاتی که در نگاه اول شاید چندان مهم به نظر نرسند.
شخصیتهایی که او خلق کرده، شخصیتهایی هستند که از لحاظ روانشناختی عمق دارند و سلینجر با دقت و ظرافت آنها را ساخته و پرداخته است و از طریق آنها نظرگاه نقادانهی خود را پیش میبرد.
نکتهی حائز اهمیت دیگر در اکثر داستانها، تاثیر جنگ بر روایتها، شخصیتها و جهانبینی حاکم بر آثار است که حاصل تجربه شخصی سلینجر از آن است. دقت او در توصیف موقعیتها و شخصیتها به قدری تاثیرگذار است که نمیتوان آن را نادیده گرفت.
او علاقهی زیادی به روایت داستان از زبان کودکان و با مرکزیت آنها دارد و این مسئله به صورت یک فرم تکرارشونده در اکثر داستانها مشهود است. او در این روایتها، قدرت قصهگویی خود را به رخ مخاطب میکشد و بسیار موجز اما با ظرافت و دقت شخصیتها، دیالوگها و اتفاقات را در کنار هم میچیند.
خود شخصیت نویسنده هم به نظرم جالب است و این ابهام و پیچیدگی او برای من جذابیت دارد.
از خواندن این مجموعهداستان بسیار لذت بردم و آن را پیشنهاد میکنم.
● مینا خازنی اسکویی ●