در فرشته‌های کاغذی این هفته، «آلبر کامو» و «ایتالو کالوینو» با آثار جذاب خود منتظر شما نشسته‌اند:

«محبوبه عموشاهی»، «افسانه‌ی سیزیف» را معرفی کرده؛

و‌ «اعظم اسعدی» پیشنهاد کرده «بارون درخت‌نشین» را بخوانیم.

انتخاب اول شما کدام است؟

کتاب «افسانه‌ی سیزیف» نوشته‌ی «آلبر کامو» در سال ۱۹۴۲ است که توسط «محمدعلی سپانلو»، «علی صدوقی» و «اکبر افسری» ترجمه شده و نشر «دنیای نو» آن را منتشر کرده است.

کتاب ابتدا شامل مقدمه‌ای نسبتاً طولانی و چهل‌صفحه‌ای نوشته‌ی جان کریشانگ است که در آن به تحلیل کتاب پرداخته و سعی می‌کند ما را با افکار و دیدگاه‌های آلبر کامو تا حدودی آشنا کند. کتاب پس از مقدمه، چهار بخش تحت‌عنوان‌های یک تعقل پوچ، انسان پوچ، خلقت پوچ و افسانه‌ی سیزیف است که در قالب مقاله نوشته شده‌اند و حاصل تحقیقات آلبر کامو درمورد پوچی یا ابزوردیسم هستند.

آلبر کامو در قالب این مقالات فلسفی، معنی زندگی را به چالش می‌کشد و معتقد است که خودِ گشتن به دنبال معنیِ  زندگی هم پوچی است. کامو انسان‌ها را دو دسته می‌کند؛ آنهایی که از این پوچی آگاهی پیدا می‌کنند و انسان‌هایی که این آگاهی در آنها حاصل نمی‌شود. اما با مطرح کردن خودکشی در همان ابتدای کتاب، در اصل به این موضوع می‌پردازد که آیا انسانی که از این پوچی زندگی آگاهی پیدا کرده توانایی ادامه دادن به زندگی را دارد یا اینکه این آگاهی منجر به از دست دادن انگیزه و اراده برای ادامه‌ی زندگی می‌شود.

کامو در مقالات خود دیدگاه‌های فیلسوفان دیگری مثل «لف شستوف»، «سورن کی‌یرکگور»، «فردریش نیچه» و «کارل یاسپرس» را مورد تحلیل و واکاوی قرار می‌دهد و از دریچه‌ی نظریات آنها و در بعضی موارد با به نقد کشیدن آنها به تفصیل و توضیح دیدگاه‌های خودش درمورد پوچی زندگی می‌پردازد. کامو در مقالاتش از پیدا کردن معنی برای زندگی و توسل به چیزهایی مثل خدا یا دین، که فیلسوفان دیگری مثل کی‌یرکگور انجام داده‌اند، دوری می‌کند و تاکید بر آگاهی از پوچی زندگی و پذیرش آن دارد؛ مانند سیزیف که این پوچی را می‌پذیرد. او با دیدی نو و بسیار خلاقانه و هنرمندانه به افسانه‌ی سیزیف نگاه می‌کند و آن را مورد تحلیل قرار می‌دهد. شاید ملموس‌ترین و جذاب‌ترین بخش‌ کتاب همین بخش انتهایی یعنی افسانه‌ی سیزیف و دیدگاه کامو به این افسانه باشد که عنوان کتاب را نیز به خود اختصاص داده است.
کامو در مقالات خود گذشته از فیلسوفان، ارجاعات زیادی نیز به نویسندگانی مثل «فیودور داستایفسکی»، «مولیر» و آثارشان مثل «دون‌ژوان»، «دفتر یادداشت روزانه‌ی یک نویسنده»، «برادران کارامازوف» و همچنین  نمایش‌نامه‌ها، افسانه‌ها و داستان‌های مختلف دیگر دارد و با کارکرد گرفتن از آنها و از دریچه‌ی هنر نیز سعی می‌کند دیدگاه‌های خود در مورد ابزوردیسم را به تفصیل شرح دهد.

● محبوبه عموشاهی ●

◾️◾️◾️◾️◾️◾️◾️◾️◾️◾️◾️◾️◾️◾️

«بارون درخت‌نشین» عنوان کتابی از ایتالو کالوینو نویسنده‌ی ایتالیایی است که با ترجمه‌ی مهدی سحابی توسط انتشارات نگاه منتشر شده است.

بارون درخت نشین داستان پسر نوجوانی است که از آداب و روسوم و تشریفات خانواده‌ی اشرافی خود خسته شده است. در پی اتفاقی زمین را برای همیشه ترک می‌کند و روی درختان به زندگی ادامه می‌دهد. پسری که از زمین را دوست داشت اما بالای درختان را برای زندگی انتخاب کرد.
راوی کتاب سوم شخص است. برادر بارون که داستان زندگی برادرش را می‌نویسد. اگر کتاب را به چهار قسمت مساوی تقسیم کنیم، قسمت اول با شخصیت‌های اصلی کتاب و آداب و رسوم خانوادگی آشنا می‌شویم. در نیمه‌ی دوم و سوم کتاب، نحوه‌ی زندگی کوزیمو را می‌خوانیم. به بلوغ رسیدن ذهنی و جسمی‌اش را. و با تفکرات فلسفی او آشنا می‌شویم. شخصیت‌های فرعی در این دو نیمه مرتب وارد داستان می‌شوند. در نیمه چهارم کتاب یک‌دفعه وارد فضای سیاسی می‌شویم. انقلاب فرانسه و … که همه در خلال زندگی کوزیمو بر روی درخت اتفاق می‌افتد.

یکی از نکاتی که توجه من را جلب کرد. علم و آگاهی راوی کتاب نسبت به شخصیت اصلی بود. آگاهی‌هایی که او را تا مقام دانای مطلق برده بود. در بعضی قسمت‌ها راوی آگاهانه عمل می‌کند و می‌گوید که بنا بر آنچه از برادرش شنیده است جریان اینگونه است. به نظرم بعضی قسمت‌ها از کنترلش خارج می‌شود و تا ذهن شخصیت اصلی نفوذ می‌کند.

● اعظم اسعدی ●

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *