هفتهی خود را با ستون «فرشتههای کاغذی» و آثاری از «آلدوس هاکسلی» و «شهرنوش پارسیپور» شروع کنید:
کتاب «دنیای قشنگ نو» نوشتهی «آلدوس هاکسلی» توسط «سعید حمیدیان» ترجمه و با نشر «نیلوفر» منتشر شده است.
کتاب با به تصویر کشیدن یک کارخانهی انسانسازی شروع میشود. جایی که مدیر آن کارخانه درحال توضیح دادن درمورد قسمتهای مختلف آن از قبیل باروری تخمک با اسپرم در لولههای آزمایش، روش «بوخانوفسکی»، سرنوشتسازی اجتماعی و… است. مدیر توضیح میدهد که این نوزادان که دستکاری ژنتیکی شدهاند تحت آموزشهای مختلف و هیپنوتیزم قرار میگیرند؛ بهگونهای که منجر به تشکیل گروههای مختلف انسانی به نامهای «آلفا»، «بتا»، «گاما»، «دلتا» و «اپسیلون» میشوند و هرکدام از این گروهها از موقعیتهای اجتماعی متفاوتی برخوردار هستند. بهتدریج که داستان پیش میرود با قوانین حکمفرما در این دنیای قشنگ نو و مدرن بیشتر و بیشتر آشنا میشویم و شخصیتهای مختلف آن را میشناسیم. شخصیتهایی مانند «برنارد» که روانشناسی با طرز فکری متفاوت از بقیه است و یا «جان» که او را آقای «وحشی» صدا میزنند و از جایی به نام «وحشیکده» آمده است.
کتاب روایتی علمی – تخیلی و دیستوپیایی دارد که جهان آینده و مدرن با انواع فناوریهای تکنولوژی را در مقایسه با زمان خودش نشان میدهد. دنیایی که شاید زیاد هم با دنیای امروز ما فاصله نداشته باشد.
روایت با خلق جامعهای توتالیتر در آینده، قوانین حاکم بر آن را به چالش و هجو میکشد. جامعهای که به وسیلهی ایجاد ثبات اجتماعی که شعار همبستگی آن است و پدید آوردن انسانهایی با ویژگیهای مشابه، فردیت و آزادیهای فردی آنها را از بین میبرد. جامعهی مدرنی که پر از تکنولوژی، سلامتی و عدم وجود درد و رنج و غم است. اما عشق، هنر، فلسفه و ادبیات در آن جایی ندارند چون کهنه شدهاند و با عصر تکنولوژی و مدرنیته در مغایرت هستند. تفکر و اندیشه در چنین جامعهای جایی ندارد به این دلیل که موجب تزلزل پایههای ثبات اجتماعی آن میشود. همچنین هاکسلی در بخشهای مختلفی از کتاب از بخشهایی از آثار «ویلیام شکسپیر» مانند «اتللو»، «رومئو و ژولیت»، «طوفان» و «شاه لیر» در جهت شناساندن اعماق درونی شخصیتها استفاده کرده است. اسم کتاب نیز از نمایشنامهی طوفان او گرفته شده است.
روایت پر از ایدههای خلاقانه است و هاکسلی بهدقت و با جزئيات فراوان این جهان تخیلی را برایمان به تصویر میکشد. همچنین هرکدام از شخصیتها در کتاب بهدقت پرداخته شدهاند و ما از میان گفتگوهای بین آنها که در جاهایی بسیار طولانی و نقاط عطف داستان هستند، به اعماق درونی آنها راه پیدا میکنیم و همچنین درک این جهان خلق شده و قوانین حاکم بر آن برایمان ملموس میشود. هاکسلی، بهتدریج و با پیشرفت داستان به شخصیتها عمق میدهد و با به تصویر کشیدن واکنشهای متفاوت آنها در این جامعهی خیالی ما را با سوالهایی که در ذهنشان شکل میگیرد و افکارشان همراه میکند.
خواندن رمان را پیشنهاد میکنم.
●محبوبه عموشاهی●
◾️◾️◾️◾️◾️◾️◾️◾️◾️◾️◾️◾️◾️◾️◾️◾️◾️◾️◾️◾️◾️◾️◾️
بسیاری از مطالب مربوط به «شهرنوش پارسیپور» و آثارش، از «تجربههای آزاد» کتاب نوشتهشده در سال ۱۳۴۹ بهعنوان یک مجموعهداستان کوتاه بههمپیوسته یاد کردهاند. اما بهنظرم کتاب یک داستان بلند است که به ۹ فصل تقسیم شده است.
خلاصهاش را اگر بخواهم بدون لو دادن بگویم، داستان به ماجرای دختری مربوط میشود که دوست ندارد در قالبهایی که جامعه و خانواده از پیش برایش تعیین کردهاند فرو برود. او یک شب توی خیابان، با فردی که در تمام کتاب از او با عنوان «ب» یاد شده است، آشنا میشود و بعد ادامهی ماجرا و گفتگوهای مهمی که بین دو سه تا آدم توی داستان، شکل میگیرد.
داستان شروع جذابی دارد. نویسنده فضایی خلق کرده که توی آن المانهای دنیای مدرن و زندگی واقعی آن سالها، در محیطی تقریباً سورئال شناورند و ماجرا جوری جذاب روایت میشود که خواننده منطق داستان را همانجوری که هست میپذیرد و مثلاً عجیب بودن اسمها، یا اینکه یک آدم دارد دور خودش پیله میتند (بهصورت فیزیکی) برایش غیرقابل باور نیست.
با وجودی که قهرمان اصلی و راوی ماجرا یک زن است که تغییر مسیر زندگی و فکریاش بعد از آشنایی با ب را در داستان میخوانیم، ولی من فکر نمیکنم کتاب جهانبینی مطلقاً زنانهای داشته باشد، و انسانها بدون بولد شدن جنسیت در دنیای آن کنار هم حضور دارند.
با اینکه حدود چهل سال از نگارش داستان میگذرد اما نثرش سنگین و اذیتکننده نیست و مخاطب امروزی هم بهراحتی با آن ارتباط میگیرد. بنابراین قطعاً خواندنش پیشنهاد میشود.
●عاطفه اسدی●