موندگارم كنيد باورها
پشت درهای بستهی شهرم
من كه به احتمال آويزم
واسهی نسل بعدیام زهرم
موندگارم كنيد اينبار از
خود من انتقام شروع بشه
آسمونو ببند روی سرم
خشكی از ريشههام شروع بشه
جنگ ما يه جدال خونگيه
پشت زخمای كهنه تيغ نوئه
پشت انگشت جوهری منو
پشت انگشتای تميز توئه
با گذرنامههای بیگذرت
دردا رو توی حلق فلسفه كن
با طناب عوارض دردم
داد مرغ مهاجرو خفه كن
من تو خونه نماز میخونم
اما توو كافه يه آتئيستم
به تزای بابام میخندم
روی پای بابام واميستم
من همون شاخ واقعی توام
كه به دست جوكاش خنجر داد
مشتشو توی رختخوابش برد
فمنيستی كه فحش خواهر داد
رامتین بیدارس
بسیار عالی منتظر سروده های دیگر از این ترانه سرا هستیم
براوو… داستان این نسل??
براوو… قصه نسلتون رو زیبا سرودید??
نظر اول رو ارور داد فکر کردم نگرفته. ببخشید بابت نظر تکراری
به تزای بابام می خندم
روی پای بابم وای میستم
سلام و سپاس
عالی بود