چه باد و بارونی
نیازه تا غمتو
بشوره و بِبَره
چقد بزرگ شدی!
منم کمک کردم
نمیشه یک نفره!
یِهو! یه مرتبه شد
منو ببخش اگه
صفا نیاوردم
صلاحیت داری
نگام کنی و بگی
به جا نیاوردم
غمِ دوتا نشده
کتابِ وانشده
سلاح سرد! منم
همون که بچه شد و
صدای رفتنتو
بلند کرد… منم
نگاهِ رو به عقب
تصادفِ سر شب
سلام ودرد! منم
کسی که حدّاقل
خودش به مرگِ خودش
اشاره کرد… منم
بهش که فک میکنم
دورو بَرم پخشه
اِدامههای اَداش
بقیهشم حَرفه…
کدوم شلوغ کاری؟!
کدوم بریز و بپاش؟!
یه خوابِ دو در یک
یه حالِ خوشنقشه
تراسِ رو به افق
یهکم بهونه بیار
یه شعرِ تازه بشم
بیارمت سرِ ذوق
چه سرنوشتیه که
تحرکِ مژههات
شروعِ استرسه
نگاتو بردار و
بذار عزیز دلت
به زندگیش برسه
چه سرنوشتیه که
مخاطبت بودن
همیشه مُحتمَله
چقد بزرگ شدی!
چرا نمیپرسی
کجا با این عجله؟!
شکستنِ سرِخود!
حَلاوتِ عشقت
خُمارِ صد شَبه شد
صلاحیت داری
منو ببخش اگه
یهو… یه مرتبه شد…
بهش که فِک میکنم
دورو بَرم پخشه
اِدامههای اَداش
بقیهشم حَرفه…
کدوم شلوغ کاری؟!
کدوم بریز و بپاش؟!