در فرشتههای کاغذی این هفته، با معرفی دو کتاب زیر همراه شما هستیم:
• آواز ققنوس، رمانی تاریخی از بابک ابراهیمپور/ مهدی نیکنژاد
• شهریار، از بحثبرانگیزترین آثار ماکیاولی/ علی قربانی
۱

اسم کتاب: آواز ققنوس
نویسنده: بابک ابراهیمپور
ناشر: انتشارات ایهام
ژانر: رمان درام، تاریخی، اجتماعی
سال انتشار: ۱۴۰۳
تعداد صفحات: ۱۴۵صفحه
«آواز ققنوس» اولین کتابی بود که از بابک ابراهیمپور خواندم. رمان اگرچه که کوتاه به نظر میرسد اما عمیق است. موقعیتهای جدیدی را در دل تاریخی ایجاد میکند و طرز روایتش بهقدری جذاب و باورپذیر است که من موقع خواندن حس میکردم در حال مطالعهی برگ تازهای از تاریخ در قالب رمان هستم. درواقع ارجاعات تاریخیای که در کتاب وجود داشت بر جذابیت کتاب میافزاید.
رمان از لحاظ زمانی در سال ۱۳۳۹ اتفاق میافتد و دربارهی شخصی به اسم بهزاد کامروا است که استاد تاریخ است. جوّ متشنج دانشگاه و مسائل زندگی، بهزاد کامروا را با چالشها و التهاباتی همراه میکند که بسیار جذاب و برای خواننده ملموس است.
همچنین راویای که بابک ابراهیمپور انتخاب کرده برای این داستان، از نظرم بسیار مناسب است و ما میتوانیم داستان شخصیتهای داخل کتاب را در کنار همدیگر بخوانیم و ارتباطشان را با یکدیگر کشف کنیم. همانطور که پشت کتاب روی جلد نوشته شده «رمان مملو از عناصری چون عشق، کینه، برادرکشی و مبارزه است.» و همچنین به موضوعی چون خانواده و اهمیتش میپردازد که در سراسر اثر، این موضوع به وضوح دیده میشود. البته یکی دیگر از ویژگیهای کتاب این است که بدون قضاوت و سویهگیری راوی یا خالق اثر، میتوانیم بیشتر دربارهی اتفاقاتی که برای شخصیتها میافتد بنگریم و فکر کنیم.
کتاب و داستانش را خیلی دوست داشتم. توصیه میکنم که این رمان جذاب را از دست ندهید و بخوانید.
تهیه از نشر ایهام:
https://ihambook.ir/product/%D8%A2%D9%88%D8%A7%D8%B2-%D9%82%D9%82%D9%86%D9%88%D8%B3
تهیه از سیبوک:
https://B2n.ir/d31891
• مهدی نیکنژاد
۲

کتاب «شهریار»
از نیکولو ماکیاولی
با ترجمهی محمود محمود
«شهریار» نوشته نیکولو ماکیاولی یکی از بحثبرانگیزترین و تأثیرگذارترین متون در تاریخ اندیشه سیاسی است. این کتاب که در سال ۱۵۱۳ نوشته و پس از مرگ نویسنده در سال ۱۵۳۲ منتشر شد، اغلب بهعنوان پیشگامی برای واقعگرایی سیاسی و بنیان فلسفه سیاسی مدرن شناخته میشود. اما رویکرد عملی و بیپردهی آن نسبت به قدرت و حکومت، باعث شده که قرنها موضوع بحث و بررسی باشد.
شاید برجستهترین ویژگی «شهریار» واقعگرایی بیپردهی آن باشد. ماکیاولی ایدههای سنتی را بهعنوان ابزارهایی ناکارآمد در دنیای خشن سیاست کنار میگذارد. در عوض، او رویکردی عملگرایانه را پیشنهاد میکند که در آن هدف (ثبات و قدرت) وسیله (مانند فریب، خشونت یا پیمانشکنی) را توجیه میکند. ماکیاولی استدلال میکند که درحالیکه نیمی از امور انسانی تحت تأثیر بخت هستند، نیم دیگر را میتوان از طریق مهارت و استراتژی کنترل کرد. دو مفهوم مرکزی در «شهریار»، فضیلت (virtù) و بخت (fortuna) هستند. فضیلت در اینجا به معنای توانایی رهبر در انطباق، تصمیمگیری قاطع و شکل دادن به شرایط به نفع خود است، نه فضیلت اخلاقی. بخت یا اقبال، نماد نیروهای غیرقابل پیشبینی است که میتوانند سرنوشت را تغییر دهند.
ماکیاولی از سال ۱۴۹۸ تا ۱۵۱۲ بهعنوان دیپلمات در خدمت جمهوری فلورانس فعالیت داشت. در این دوره، او در مأموریتهای سیاسی مختلفی شرکت کرد و با رهبران برجستهای مانند چزاره بورجیا و لویی دوازدهم پادشاه فرانسه تعامل داشت. دوران دیپلماتیک او زمانی به پایان رسید که خاندان مدیچی در سال ۱۵۱۲ دوباره به قدرت بازگشتند. پس از آن، ماکیاولی از مقام خود برکنار و به اتهام توطئه بازداشت شد. تجربیات سیاسی او در این دوره تأثیر زیادی بر آثار بعدیاش، بهویژه «شهریار»، گذاشت که مبتنی بر واقعیتهای سیاسی مشاهدهشده در دوران خدمتش است.
ماکیاولی «شهریار» را در دورانی پرآشوب از تاریخ ایتالیا نوشت؛ زمانی که این کشور با بیثباتی سیاسی، تهاجمهای خارجی و تغییر مداوم اتحادهای میان قدرت های دیگر مواجه بود. بهعنوان یک دیپلمات سابق جمهوری فلورانس، ماکیاولی از نزدیک شکنندگی قدرت را مشاهده کرده بود. او تجربیات خود از رهبرانی همچون چزاره بورجیا—چهرهای جاهطلب و بیرحم که بهطور موقت بخشهایی از ایتالیا را متحد کرد—را در نگارش این کتاب بهکار برد. «شهریار» که بهعنوان راهنمایی برای حکمرانان نوشته شده بود، تلاش داشت تا توصیههایی عملی برای به دست آوردن و حفظ قدرت در دورانی پر از خیانت و کشمکش ارائه دهد. این زمینهی تاریخی برای درک لحن گاه بدبینانهی کتاب ضروری است؛ چراکه ایتالیا در زمان ماکیاولی، جهانی آشفته و پر از رقابتهای بیرحمانه بود.
شهریار» از همان زمان انتشار به شدت مورد انتقاد قرار گرفت. بسیاری ماکیاولی را به بیرحمی، بدبینی و تبلیغ سیاستهای غیراخلاقی متهم کردند. درحالیکه این موضع باعث شده نام ماکیاولی مترادف با بیاخلاقی یا حتی غیراخلاقی بودن شود، هدف او تبلیغ ظلم یا بیرحمی محض نبود. بلکه او تلاش داشت تا مکانیزم قدرت را همانگونه که هست نشان دهد، نه آنطور که باید باشد. کار او بیشتر یک کتاب راهنما برای بقا در دنیایی پر از رقابت و خیانت است تا یک تجویز اخلاقی.
«شهریار» یک اثر پیچیده و چندوجهی است که هم بهعنوان کتابی کاربردی برای حکمرانان و هم بهعنوان متنی فلسفی درباره ماهیت قدرت و سیاست قابل مطالعه است. این کتاب که هم روشنگر و هم نگرانکننده است. تحلیل بیپردهی آن از قدرت، درسهای ارزشمندی برای درک رفتار انسانی و رهبری ارائه میدهد، اما جدا شدن ظاهریاش از اخلاق همچنان خوانندگان را به چالش میکشد. مطالعهی آن به هر کسی که علاقهمند به شناخت عمیقتر سیاست و قدرت است، توصیه میشود.
منابع برای مطالعهی بیشتر:
https://www.britannica.com/topic/The-Prince
https://www.britannica.com/biography/Niccolo-Machiavelli
https://www.britannica.com/summary/Niccolo-Machiavelli
• علی قربانی