اگه دیدیم همو جایی تو آینده
نمون و رد شو من طاقت نمیارم
خود درده تورو دیدن نمیتونم
که راحت از نگاهت چشم بردارم
اگه من اشتباهت بودم اما تو
هنوز پیدا ترین راهی تو گمراهیم
من و تو خیلی وقته دل بریدیم و
یه عمره اولای آخرِ راهیم
گذشتن از من آسونه واسهت انگار
گذشته رفته از یادت به آسونی
من اما پای قولامون هنوز هستم
فراموشم کن و دور شو تو میتونی
یه روز میبینمت جایی تو آینده
نه تنهایی نه خوشبختی بدون من
فقط یادت میاد روزای سردی رو
که دلدل کردی بین موندن و رفتن
که من تقدیر تو بودم نه ترجیحت
نباید پا میذاشتی روی تقدیرت
کمر بستی به مرگ اونی که شونهش
یه سنگر بود واسه روزای دلگیرت
یه جایی بین دیروزا و فرداها
به راه آخری فک کن که میتونه
پلایی که خراب کردی رو برداره
تورو بازم برسونه به این خونه
الان داغی نمیفهمی چقد سرده
زمستونی که دستامو نداری باز
به جای حلقه ی دستام ولی حتماً
همون شال گردنی که بافتمو بنداز…