سکوت کرگدنت در پی خطر میگشت!
چو شمع زار و چو پروانه در به در میگشت
هزار گونه غم از چپ و راست دامنگیر
هنوز در تک و پوی غمی دگر میگشت
سرش مدام ز شور شراب عشق خراب
[نگاه کرد به کی؟!] گرد شور و شر میگشت
چو بیدلان همه در کار عشق میآویخت
چو ابلهان همه از راه عقل بر میگشت
ز بخت بی ره و آیین و پا و سر میزیست
ز عشق بیدل و آرام و خواب و خور میگشت
هزار بارش از این پند بیشتر دادم
که گرد بیهده کم گرد و بیشتر میگشت
به هر طریق که باشد نصیحتش مکنید
که او به هرچه سخن بود/ حملهور میگشت ↓
به سطح مسخرهی تو -خودم- مکان و زبان!
جدا شدی تو ز من… ز… «زِ»ای که دووور ز «مان»ـ ↓
ـدهام بدونِ خودم توی بطریِ مشروب
که درد میکشم از روزهای قطعاً خوب!
که خوب برکهی امنیست توی این جنگل!
که قرصهام خراب است توی لیـ/ـوان حل…
مقابل غم چشمم، دو چشم یک زن بود
فشار داد مرا…
– «کی؟!»
منی که در من بود
فشار داد مرا… پوستم کلفت شده!
نگفت میرود و آنچه که نگفت شده
نگفت توی سرم هی صداش میپیچد
نگفت… توی سرم هی صداش میپیچد!
صداش میپیچد در بخارِ در حمّام
میان هقهق آب و میان چکچکهام
میان مرگ هواکش! سکوت پروانه
بخار، پر شده در شعرهای دیوانِ…
بخار، پر شده در قرصهای حلنشده
میان خستگیِ یک چرای حلنشده
میان خستگیِ… دل ز عشق… خوابش را…
هنوز در تک و پو… [پرت شد کتابش را]
دوباره نعرهام و شاخ میزنم به امید
به تو، خودم، همه… هرکس که دستهام رسید!
میان هیچ گزینه من انتخاب شدم
جواب مسخره را داد و من جواب شدم
نگاه میکنم از نو به هر درخت که نیست
جوابِ کی؟ در گوشم: بمیر! سخت که نیست!
◼️
و کرگدن که فرو رفت داخلِ برکه
نگاه تیغ به رگهای دست شاعر که…
سروش علینژاد
پانوشت:
غزل ابتدای شعر، یکی از سرودههای سعدیست که البته تغییراتی در مصرع اولِ بیت نخست، مصرع دومِ بیت ششم و مصرع دومِ آخرین بیت غزل (بیت هفتم) توسط مولف ایجاد شده است.
احسنت سروش…زیبا بود