آه از سیاهچاله که شد آشیانهام!
آه از دو چشمت، از «قفس عاشقانهام» *
بر میلههای هر مژهات دلخوشم هنوز
با این بهانه تا دلِ زندان روانهام!
آمادهام که حد بخورم با کمال میل
وقتی که موی تو بشود تازیانهام!
آمادهام که از سر خود نیز بگذرم
یک بار اگر که سر بگذاری به شانهام
گنجینهی غزل به نگاهت مزیّن است
در دست توست شاهکلیدِ خزانهام!
جرمم نگاه بود و دو چشم تو شاهدند
کی میرسی به محکمهی شاعرانهام!
#شعر از میرعلیرضا راهنما (مهریار)
* از چشمهات، از قفس عاشقانهام
از بوسهی ندادهی تو، توی خانهام
سیدمهدی موسوی